ارتباط بین معدنکار و مردم باید سازنده باشد نه تدافعی
یکی از چالشهای همیشگی معدنکاران، اختلافهایی است که بین آنها و مردم بومی ساکن در اطراف معادن در طول عمر یک پروژه معدنی ایجاد میشود. در برخی از مناطق این اختلافها به اعتراض به کار معدن و حتی به تعطیلی آن منتهی شده است. مشکلی که مدیرکل امور اکتشافات وزارت صنعت، معدن و تجارت فرهنگسازی و تبیین ماهیت معدنکاری را راهکار مناسب حل آن میداند. «اسدالله کشاورز» در گفتگو با پایش معدن هوشمند بیان کرده است که شرح نقش اساسی معدنکاری بهعنوان چرخدنده اول اقتصاد کشور و سازنده بودن آن برای مردم بومی منطقه معدنی مناسبترین راهکار و بسترساز یک معدنکاری پایدار است.
- شما در سخنرانیای که پیشتر داشتید، فرهنگسازی را راهکار مناسب و جایگزین برخورد قاطعانه با مشکل معارضان محلی دانستید، این فرهنگسازی چگونه میتواند به معدنکاران کمک کند؟
ماهیت فعالیت معدنکاری بهگونهای است که گاهی اوقات معدنکاران باید وارد اراضی مردم محلی یک منطقه یا اراضی ملی شوند. اراضی ملی که تکلیف مشخصی دارد و منابع طبیعی درخصوص آن پاسخگو است. اما با این حال گاهی در همین اراضی ملی با وجود کسب موافقت از منابع طبیعی، مردم محلی بهدلیل حس مالکیتی که حتی ممکن است کاذب ایجاد شده باشد و ناشی از فعالیت در آن اراضی باشد، نسبت به واگذاری اراضی به معدنکار واکنش نشان بدهند و با آن مخالفت کنند. این مخالفت برخاسته از آن است که مردم محلی معدنکار را یک مخرب میبینند. درحالیکه معدنکاری فعالیتی است که تنها منجر به تغییر وضعیت عرصهها میشود. دلیل ایجاد این نوع نگاه نیز گاهی برخاسته از رفتار آگاهانه یا ناآگاهانه برخی مسئولین بوده که مقوله معدنکاری را یک امر مخرب در اذهان عمومی معرفی کردهاند. دلیل مخالفت دیگر در کنار نگاه اشتباه به فعالیت معدنکاری، این تصور است که چون اراضی به مردم تلعق دارد، بنابراین منابع معدنی موجود در این اراضی نیز متعلق به آنهاست. این تصور که ماده معدنی متعلق به مردم محلی آن منطقه است، اشتباه است، چرا که ماده معدنی و منابع حکم انفال را دارند و حاکمیت انفال نیز به وزارتخانه مربوطه سپرده شده است تا آن را مدیریت کند.
از این رو است که بهجای عملکرد تدافعی و مقابله با مردم محلی، بهتر است که یک فرهنگسازی مناسب انجام شود. یک فرهنگسازی که طی آن معدنکاران و مسئولین مرتبط با مردم محلی به گفتوگو بنشینند و به شرح مزایای معدنکاری برای مردم محلی بپردازند. مزایایی همانند اینکه معدنکاران میتوانند از نیروی محلی بهعنوان نیروی کار خود استفاده کنند و به این صورت اشتغال ایجاد میشود یا تامین ارزاق و نیازمندی معدنکاران از منطقه صورت میگیرد و این به چرخه اقتصادی آن منطقه و روستا کمک خواهد کرد که در واقع بهنوعی ایجاد اشتغال غیرمستقیم است. در نهایت نیز پس از اتمام فعالیت معدنی و بستن معدن، بازسازی اراضی صورت خواهد گرفت و منطقه احیا و بهدست مردم سپرده خواهد شد.
بستر این نوع فرهنگسازی را نیز افرادی نظیر فرماندارها، بخشدارها، شوراهای اسلامی شهر و روستا و … میتوانند بهتر از هر شخص دیگری ایجاد کنند، چرا که بهطور مستقیم در منطقه حضور و با مردم محلی ارتباط دارند. آنها میتوانند با استفاده از آموزشهای غیرمستقیم و مستقیم مفاهیم و موضوعهای یاد شده را برای مردم محلی شرح دهند.
درحال حاضر در شرکتهای معدنی ایرانی نیز همانند شرکتهای کلان معدنی جهان که از دانش و توان مردم بومی در معدنکاری خود استفاده میکنند، از مردم بومی استفاده میشود و مردم محلی از اقداماتی که در این زمینه انجام شده بسیار راضی هستند و وضعیت معیشتی آنها به مراتب بهتر شده است. با اینحال فراگیر شدن و نهادینه شدن این فرهنگسازی، زمان خود را میطلبد.
- این ارتباط چه زمانی باید بین معدنکاران و مردم محلی ایجاد شود و مزایای معدنکاری برای آنها شرح داده شود؟
بسیاری از مشکلات بین معدنکاران و معارضین در همان ابتدای ورود معدنکار برای حفاری اکتشاف رخ میدهد. بهطوریکه در زمان شروع اکتشاف، وقتی که اولین حفاری انجام میشود، مشکلها آغاز میشوند. در اینجا میتوان به صاحب زمین این پیشنهاد را داد که به همان میزان سودآوری از زمین در اثر فعالیت کشاورزی یا سایر فعالیتها به او اجاره زمین پرداخت خواهد شد. بهعنوان مثال اگر سالانه او از زمین خود 5 میلیون تومان سود کسب میکند، معدنکار میتواند همین مبلغ را بهعنوان اجاره به او پرداخت کند و مالک زمین بینیاز از کشتوکار سود خود را دریافت خواهد کرد. پیشنهاد دیگر نیز خریداری اراضی به قیمت کارشناسی یا توافقی است. به اینصورت میتوان رضایت مردم محلی را در همان شروع فعالیت معدنکاری جلب کرد. اگر میبینید در برخی مناطق این ارتباط سازنده شکل نمیگیرد، مساله ریشه در عدم برقراری ارتباط ملایم دارد.
مساله پیشنهاد اجاره یک یا دو ساله نیز از این منظر مطرح میشود که خود فعالیت اکتشاف ماهیتش ریسکی است و باید برای یک یا دو سال نخست معدنکار زمین را اجاره کند و اگر در ادامه متوجه شود که زمین قابلیت استخراج دارد، با روشهای متفاوت بهدنبال اجاره طولانی مدت زمین یا خرید زمین برود. در قانون نیز ذکر شده که اگر مالک زمین مخالفت کند، کارشناس دادگستری با ارزیابی قیمت خرید را تعیین میکند و پول آن به صندوق ثبت واریز میشود. بهعبارت دیگر همواره اولویت به معدن داده میشود. اما با اینحال ایجاد تعامل سازنده دوطرفه از این عملکرد تدافعی بهتر است.
اعتقاد من همان باور قدیمی است که بیان میکند «گرهای که با دست باز میشود، نیازی به دندان ندارد». بنابراین اگر ما در آغاز بهجای برخورد حکمرانیگونه، بنشینیم و با روستائیانی که تمام روزی خود را از همان اراضی کسب میکنند، مقداری منطقی صحبت کنیم، قطعا از خود ملایمت نشان میدهند و با معدنکاران همکاری میکنند.
- در کنار نگاه اشتباه به فعالیت معدنکاری، چه عوامل دیگری میتواند منجر به مخالفت با فعالیت معدنکاران در منطقه شود؟
یکی دیگر از دلایل مخالفت معارضان محلی با فعالیت معدنی، مسائل مرتبط با حملونقل ماده معدنی استخراج شده است. چرا که عبور و مرور هر روزه کامیونها منجر به آلودگیهای صوتی و محیطی میشود که این خود میتواند رنجش و اعتراض ساکنین منطقه را رقم بزند. در این راستا نیز ما بیان کردهایم که اگر حملونقل بهگونهای انجام شود که کامیونها ترجیحا از داخل روستا و اراضی عبور نکنند، میتواند به کاهش چالشها کمک کند.
یکی دیگر از عمدهترین دلایل مخالفتها و اعتراضها نیز، مساله احیا و بازسازی معدن است. اما باید در اینجا به این موضوع توجه داشت که قانونگذار موضوع احیا و بازسازی را بر عهده دولت گذاشته است و بیان شده که ادارات کل منابع طبیعی از محل 12 درصد حقوق دریافتی از دولت باید بازسازی را انجام بدهند. این مساله از دو منظر مورد نقد قرار میگیرد؛ نخست آنکه میزان حقوق تخصیص داده شده اغلب با تاخیر وصول میشود و همچنین برای امر بازسازی مبلغ ناچیزی است. بهطوریکه سازمان جنگلها که این امر بازسازی را در طی یک یا دو سال اخیر آغاز کرده است، چندان در آن موفق نبوده، چرا که هزینه بازسازی بسیار بالاتر از مبلغ تخصیص داده شده است. دوم آنکه در سراسر دنیا بازسازی بر عهده خود معدنکار است، بهگونهای که در طرح اولیه خود بازسازی را میگنجاند. بنابراین باید در ایران نیز بازسازی بر عهده معدنکار باشد. چرا که اگر چنین امری محقق شود، با توجه به اینکه خود معدنکار خواهد دانست که صفر تا 100 فعالیت معدنی از اکتشاف تا بازسازی را برعهده دارد، سعی خواهد کرد مدیریت فعالیت معدنی خود را بهگونهای انجام دهد که در کنار بالاترین بهرهوری، کمترین هدررفت را داشته باشد و کمترین آسیب را به محیطزیست و جامعه محلی وارد کند. شایان ذکراست تصمیمها برای تغییر مسئول بازسازی معدن از دولت به معدنکار در حال انجام است، اما با این حال این امر نیاز به اصلاح قانون دارد.
درحال حاضر نیز برخی از معدنکاران بهصورت خودجوش احیا و بازسازی را انجام میدهند که نمونههایی از آنها را میتوان در منطقه سنگان خواف و سربوروی انگوران (در مناطق اتمام یافته ذخیره معدنی) مشاهده کرد.
- از نگاه شما چه نهادها و زیرساختهای دیگری در کنار اقدامات وزارت صمت میتوانند به فرهنگسازی در این زمینه کمک کنند؟
سازمانها یا ارگانهای دولتی یا غیردولتی که با زمین سروکار دارند، همانند محیطزیست، منابع طبیعی، راهوترابری، راه و شهرسازی و… میتوانند در این امر یاریگر باشند. چرا که گاهی خود این نهادها بر این باورند که ماهیت معدن تخریبی است. درحالی که ماهیت معدن تخریب نیست، بلکه همانطور که قبلا اشاره شد، ماهیت معدنکاری تغییر وضعیت عرصه است تا بتواند ماده معدنی را استخراج و برای سایر فرآیندهای چرخه صنعت، مواد اولیه را فراهم کند. این نگاه به فعالیت معدنی نیز نشئت گرفته از ماهیت متفاوت این نهادها با معدنکاری است. بهعنوان مثال ارگانی همانند منابع طبیعی در تلاش برای حفظ و نگهداری منابع به همان شکل خود است، در حالی که معدنکار بهدنبال تغییر محیط برای استخراج منابع آن است. از اینرو است که این تقابل گاهی تخریب معنا میشود که صحیح نیست. با اینحال خوشبختانه با ایجاد تعاملهای بیندستگاهی توانستهایم جایگاه مناسبی از معدنکاری را در باور این ارگانها رقم بزنیم.
- آیا میتوانیم بگوییم این فرهنگسازی در راستای ایجاد یک معدنکاری پایدار و عملی شدن توسعه پایدار است؟
بله، دقیقا همینطور است. در سال 1992 میلادی در برزیل کنفرانس زمین از سوی سازمان ملل برگزار شد و در آنجا توسعه پایدار «رفع نیازهای نسل حاضر با توجه به تامین نیازهای نسل آینده » تعریف شد. در واقع گفته میشود که همزمان با رفع نیاز نسل حاضر باید به تامین نیازهای نسل آتی هم توجه داشت. اما این تعریف منجر به این شده که به اشتباه برخی از دستگاهها و نهادهای مختلف بیان کنند: «تا چه میزان میخواهید معدنکاری داشته باشید؟ اجازه بدهید که سهمی نیز برای نسلهای آینده باقی بماند». این بیان خود به ایجاد این فرهنگسازی لطمه میزند.
اما باید عنوان کرد که واقعا چنین برداشتی درست نیست. چرا که هنوز پس از گذشت سالیان زیاد نمیتوان گفت که ما چقدر از مسیر معدنکاری را طی کردهایم و چه میزان ذخیره معدنی باقی مانده که باید آن را برای نسلهای آینده حفظ کنیم. چون با وجود فعالیت برخی معادن زیرزمینی در عمق 300 یا 400 متر، هنوز میانگین عمق اکتشافی در کشور به 100 متر نرسیده است و به جرات میتوان گفت که ما هنوز حتی حدود 10 درصد ذخایر معدنی را نیز کشف نکردهایم و هر روز در حال کشف ذخایر جدید برای تامین نیازهای خود هستیم.
درحال حاضر در کشورهای توسعهیافته معدنی همانند کانادا، آفریقای جنوبی، استرالیا و… حفاریها تا عمق 2000 متر انجام میشود. آنها ذخایر معدنی در اعماق زیاد را شناسایی میکنند. در واقع این امر نشان میدهد که ذخایر آنها رو به اتمام است و به سمت عمقهای بیشتر حرکت کردهاند. این درحالی است که در ایران، ذخایر سطحی به قدری فراوان است که به سمت عمقهای زیاد حرکت نکردهایم. البته حرکت به سمت عمقهای زیاد در حال انجام و حفاریهای عمقی در حال پیشرفت است. بهطوریکه تا همین چند سال گذشته میانگین حفاریها به 50 متر نیز نمیرسید، در حالی که اکنون میانگین حفاریها ارتقا یافته است. نتیجه این اکتشافها نیز در جراید، پورتالها و.. در راستای آگاهسازی از وضعیت ذخایر منتشر میشود.
در کنار برداشت یاد شده و مشخص نبودن قطعی تمام ذخایر معدنی کشور، باید به این مساله نیز توجه داشت که آیا نسل آینده از همین مواد معدنی استفاده خواهد کرد؟ بهعبارت دیگر آیا جهانی که درحال حاضر به طلا، مس، آهن، سرب و روی نیاز دارد، در آینده نیز به همین میزان به این مواد نیاز دارد یا با تغییر سبک زندگی، انسانها نوع دیگری از مواد را استفاده خواهند کرد؟ بنابراین باید نیازها را درحال حاضر و با توجه به تقاضای فعلی بهگونهای تامین کرد و توجه داشت که ذخایر برای نسلهای آتی وجود دارد و نباید از این بابت نگرانی در مردم ایجاد کرد. پس از این تغییر نگاه میتوان گفت که میتوان برای معدنکاری پایدار قدم برداشت.
- چشمانداز شما برای فرهنگسازی و حرکت بهسوی توسعه پایدار در معدنکاری چیست؟
همانطور که مقام معظم رهبری نیز بیان کردهاند، معدن میتواند جایگزین نفت شود و بههمین دلیل نیز بر تقویت فعالیت معدنی بسیار تاکید داشتهاند. وزیر محترم صنعت، معدن و تجارت نیز در روزهای گذشته بیان کردند که امسال انقلاب معدنی و بهدنبال آن انقلاب اکتشاف معدنی را پیشِ رو خواهیم داشت. سال به سال نیز مطالعات اکتشافی در حال قویتر شدن است و سازمانهای دولتی، نیمهدولتی و … وارد عمل شدهاند؛ بهعنوان مثال سازمان ایمیدرو که نسبت به پنج سال گذشته فعالیت اکتشافی بیشتری داشته است یا شرکت تهیه و تولید مواد معدنی ایران، تشکیل کنسرسیوم اکتشافی با عضویت 12 شرکت بزرگ معدنی را انجام داده است یا شرکت مس درحال کامل کردن مطالعات اکتشافی خود است. در واقع در بحث اکتشاف میتوان گفت که هر سال حرکت به سمت جلو بوده است و عقبگرد یا درجا زدن نداشتهایم و ذخایر سطحی یا عمقی با کسب گواهی کشف و تایید ذخیره آغاز به فعالیت میکنند.
درخصوص خود فعالیت معدنکاری نیز در حال گذر از یک معدنکاری سنتی به یک معدنکاری نوین هستیم. بهعنوان مثال از 28 سال گذشته تاکنون دیگر استخراج سنگهای تزئینی با روشهای انفجاری و با هدررفت بالا انجام نمیشود و از روشهای مکانیزه استفاده میشود که این خود گامی مثبت بهسوی یک معدنکاری مدرن و بهرهور است. بهطوری که تولید پنج تا شش مترمربع سنگ تزئینی از هرتن سنگ به 12 تا 13 مترمربع افزایش یافته و بسته به ضخامت سنگ تا 16 یا 17 مترمربع نیز قابل افزایش است. حتی علاوه بر کاهش هدررفت و کاهش آسیب به خود ماده معدنی، آلودگی صوتی و آسیبهای زیستمحیطی نیز کاهش بارزی داشتهاند. در معادن فلزی نیز نوینترین روشهای معدنکاری با همان استانداردهای جهانی در ایران استفاده شده و خواهد شد. در واقع معدنکاران خود بدون هیچ نوع اجباری بهدنبال استفاده از روشهای نوین هستند و خود را بهروز میکنند. چرا که علاوه بر صرفه اقتصادی و کاهش فاکتور مهمی چون هزینه، مزایای دیگری برای آنها بههمراه دارد.
در پایان میتوان بیان کرد که فعالیت معدنی با توجه به نوع فعالیت خود که باعث تغییر وضعیت عرصهها میشود، میتواند در کنار سایر مسائل زیستمحیطی و حفظ گونههای مختلف زیستی در توسعه پایدار نقش اساسی ایفا کند. نقش اساسی نیز ناشی از جایگاه اول معدن در چرخه اقتصادی کشورهایی است که فاقد منابع نفتی هستند. ما نیز با تعاملاتی که در پیش داریم، انشالله به ایفای این نقش به توسعه پایدار در عرصه معدنکاری دست خواهیم یافت. چرا که همانطور که هر یک از ارگانها نسبت به وظیفه خود حساسیت و احساس مسئولیتی دارند، معدنکاران نیز به سمت گسترش فعالیت معدنی و حرکت بهسوی توسعه پایدار برای ساخت آیندهای درخور یک کشور معدنی همانند ایران هستند.