از تعهد حفاظت از میراث جهانی ICMM تا معدنکاری روی یال دماوند

اشتراک گذاری

ماجرای خبر‌های ممتد وقف یک بخش از دماوند در روزهای اخیر، شبیه سرفه‌های ممتد یک انسان است که اگر مسئله را جدی بگیریم، می‌تواند از یک بیماری عمیق‌ خبر بدهد. به‌طوری‌که اگر به آن قسمت مورد جنجالی وقف‌ شده از قله توجه کنیم، دقیقا در آن قسمت  یک روستا به‌نام روستای ملار روی یال شرقی قله دماوند[1] واقع شده است که در این روستا یک معدن در ارتفاعات بسیار بالاتر از حد مجاز قانونی (2200 متر) وجود دارد! فارغ از فعال بودن یا نبودن فعلی این معدن، پرسش اینجاست که اگر روی دماوند به‌عنوان اثر ملی چنین جراحتی ایجاد شده است، آیا روی دیگر قله‌های کشور هم چنین جراحت‌هایی وجود دارد؟ اگر وجود دارد چه عوارضی داشته‌اند؟ وضعیت فعلی به‌چه صورت است؟ این مقاله به مقوله معدنکاری در کوه‌های شاخص ایران و اقلیم آن‌ها در راستای پرسش‌های یاد شده اشاره می‌کند. در نهایت نیز با نگاه کلان‌تر به رفتار سازمان‌های جهانی در برابر آسیب‌های صنایع استخراجی بر میراث‌های جهانی و طبیعی و تعهد شورای بین‌المللی معادن و فلزات[2] (ICMM) به حفظ میراث‌های جهانی می‌پردازد.

قانون مانده روی کاغذ، درمان حال قله دماوند است

این روزها، نام بام ایران، دماوند همان «دیو سپید پای در بند»، پیوندی عجیب با تیترهای خبری دارد، از وقف آن گرفته تا آلودگی زیست‌محیطی و نهایت تخریب‌های معدنی این قله مخروطی باشکوه. مورد آخر بسیار جای تأمل دارد، معدنکاری روی یال‌های دماوند؟! نائب رئیس انجمن دوستداران کوه دماوند در گفت‌وگویی در ماه گذشته بیان کرده که: «درگذشته هشت معدن در دامنه قله دماوند فعال بوده که با کمک مسئولان هفت معدن مسدود و فعالیت آن متوقف شد، اما پروانه آن‌ها باطل نشده و مشخص نیست که چه معنایی دارد».

مرور اخبار بیان می‌کند که در مرداد سال 1393 نیز توقف معدن پوکه ملار مطرح شد که بدون کسب مجوز محیط‌زیست در ارتفاع حدود 2500 متر اقدام به بهره‌برداری کرده بود (شکل 1). این اقدام به بهره‌برداری در حالی انجام شده بود که سه سال قبل‌تر، در سال 1390 سازمان میراث فرهنگی ممنوعیت حفاری بالاتر از ارتفاع ۲۲۰۰ متری را به معادن و سازمان‌های مربوطه ابلاغ کرد. این نقض قانون از یک سو اشاره آشکاری به خلأ نظارتی دارد و عبارات یکی از مسئولین صنعت و معدن در سال‌های گذشته در پاسخ به چرایی بهره‌برداری از این معدن با وجود قانون ممنوعیت حفاری در ارتفاعات بالای 2200 متر که بیان کردند: «ما کاری به بقیه نداریم و در هر مکانی که معدن وجود داشته باشد مجوز لازم را برای بهره‌برداری و برداشت از معدن به افراد خواهیم داد»، از سوی دیگر بیانگر قطع ارتباط بین نهادهای تصمیم‌گیرنده در بدنه کشور و توجه به دیگر ذی‌نفعان همچون جوامع محلی است. در واقع می‌توان مسئله معدن ملار را یک مثال بارز در بی‌توجهی به مسائل زیست‌محیطی در تصمیم‌گیری‌های حوزه صنعت و معدن برشمرد.

شکل 1. نمایی از یال ملار (شرقی) قله دماوند (عکس تهیه شده توسط مجید ملک‌محمدی، از کوهنوردان فاتح دماوند از یال ملار)

چرا معدن ملار را می‌توان یک مثال بارز در تخریب محیط‌زیست در نظر گرفت؟ دلیل نخست این است که این معدن در ارتفاعات بالای 2200 متر قله دماوند به‌عنوان یک اثر ملی طبیعی قرار گرفته و بهره‌برداری از آن به‌معنای تخریب بافت زیبای کوه دماوند بود (شکل 2). دلایل دیگر نیز برخاسته از اثرهای ناشی از بهره‌برداری این معدن همچون گردوغبارهای سرطان‌زای ناشی از این معدن و ایجاد خطر سلامت برای مردم بومی منطقه است. به‌طوری‌که معدنکاری در روستای ملار حتی باعث آلودگی پوشش گیاهی و مسمومیت احشام اهلی شد و در کنار خطرات حوزه سلامت و محیط‌زیست، از نقطه نظر گردشگری نیز فعالیت‌های معدنکاری در این منطقه جلوه‌های نامناسبی را ایجاد کرد.

شکل 2. طلوع خورشید از یال ملار (شرقی) قله دماوند (عکس گرفته شده توسط مجید ملک‌محمدی، از کوهنوردان فاتح دماوند از یال ملار)

معدنکاری در میراث ملی همچون دماوند در قلب خودش می‌تواند افشاگری از بی‌توجهی به توسعه‌پایدار و کسب مجوز اجتماعی عملیات در خیلی مناطق دیگر هم به‌شمار رود؛ چرا که وقتی دماوند و اقلیم مجاور آن به‌عنوان یکی از بارزترین میراث‌های ملی و در انتظار ثبت جهانی بوده، به دست صنایع استخراجی در حال تخریب است، چطور می‌توان از سلامت دیگر میراث‌های طبیعی اطمینان داشت؟

دومینوی تخریب کوهستان‌های ایران همچنان در حرکت است

از دماوند، یکی از شاخص‌های طبیعت ایران در جهان که بگذریم، نارضایتی جوامع محلی دیگر مناطق کوهستانی کشور را مشاهده خواهیم کرد. مناطقی که بهره‌برداری از معادن آن‌ها منجر به تخریب گونه‌های طبیعی، آلودگی محیط و کاهش جاذبه‌های گردشگری شده است و شمیرانات تهران یکی دیگر از این مناطق است. معادن زغال‌سنگ، سنگ لاشه ساختمانی، سنگ وشن وماسه و… به بافت منطقه آهار و دیگر روستاهای اطراف این منطقه آسیب رسانده است و جوامع محلی از تمدید مجوز بهره‌برداری این معادن ابراز نگرانی کرده‌اند. «‌‌سید امیر ناصر هراتی» دکترای عمران و محیط‌زیست در گفت‌وگوی دو سال گذشته خود با همشهری بیان کرده است که «اگر معدنی مجوز 10 ساله دارد و بعد از مدتی مشخص شود که به محیط‌زیست آسیب می‌زند حتی اگر صرفه اقتصادی داشته باشد نیز باید این مجوز لغو شود. ارزیابی زیست‌محیطی و اجتماعی، دو موضوع مهمی است که باید توسط کارشناسان محیط‌زیست بررسی شود و در جایی مانند شمیرانات باید نظارت بیشتری انجام شود تا مانع تخریب کوه و طبیعت باشیم».

کمی از تهران که فاصله بگیریم، بلندترین قله در قسمت شرقی رشته‌ كوه البرز، کوه شاهوار نیز با ارتفاع 4014 متر در حال تخریب توسط معادن بوکسیت شاهرود است. کوه شاهوار روزگاری محل استراحت مسافران و گردشگران بوده اما این روزها در حال تماشای نابودی گونه‌های گیاهی و جانوری خود است. معدن بوکسیت این منطقه به نقل از کارشناسان منجر به آلودگی ذخایر آبی، تغییر شیب زمین، كم شدن منابع آب و حضور ریزگردها در منطقه شمالی شاهرود شده است. حتی گزارش‌هایی بیان کرده‌اند که فعالیت معدنکاری در این منطقه در سال 1397 منجر به مرگ چندین خرس از یک گونه نادر شده است که دلیل آن را انفجارهای معدن بوکسیت تاش و به‌طبع آن از بین رفتن زیستگاه این حیوان دانسته‌اند (شکل 3). از این‌رو، کارشناسان معتقدند که تخریب شاهوار به بهانه اشتغال نه تنها سودی برای جوامع رقم نمی‌زند، بلکه خسارت‌های آن سال‌های متمادی بر پیکر این کوه و جوامع اطراف آن باقی خواهند ماند. حتی بیان شده است که بهره‌برداری از معدن بوكسیت شاهوار در شهرستان شاهرود بدون هماهنگی با سازمان حفاظت محیط زیست و فاقد مطالعات مدیریت محیط زیستی انجام شده است.

شکل 3. کشته شدن خرس‌ها در جاده‌های مجن و مناطق استحفاظی شهرستان شاهرود در اثر انفجارهای معدن بوکسیت تاش

از سمنان که خارج شویم، بخش عظيمي از اراضي ملي ارتفاعات شمالي شهرستان ساوجبلاغ از جمله چمبورك هيو تا ارتفاعات برغان، کوه شاه پنجمین قله بلند ایران و دومین قله بلند استان کرمان، کوه‌های بوانات استان فارس، کوه بیرمی استان بوشهر و دیگر کوه‌های مرتفع کشور نیز در تیترهای خبری از حال بد خود در اثر عملیات‌های معدنکاری سخن گفته‌اند. به‌گونه‌ای که با ادامه این روند نادیده گرفتن معدنکاری پایدار، کسب مجوز اجتماعی عملیات می‌تواند به‌ زودی سهند را به وادی تیترهای حوادث محیط‌زیستی بکشاند. چرا که متاسفانه در برخی صفحات خبری تجاری، شاهد چنین عباراتی هستیم که «سهند محرک صنعت و معدن» یا «کوهستان سهند با تمام ابعاد و پهنای خود خالی از معادن نیست و هنوز مناطق بی شمار غنی از این ثروت‌های خدایی، به صورت بکر و دست نخورده وجود دارد و با اکتشاف و سرمایه‌گذاری می‌توان چرخه‌های اقتصادی این بخش صنعت و معدن را در جهت برطرف کردن نیازهای انسانی و اشتغال زایی، به حرکت درآورد؛ سهند با وقار و خاموش و همچنین با نهایت سخاوتمندی منتظر است» و پرسش اینجاست که آیا به‌راستی سهند منتظر این است که بر پیکرش خراش بیاندازیم؟

شکل 4. تصویری از جشن سومین سال نجات کوه شاه در شهرستان بافت استان کرمان توسط جوامع محلی 1395 (در حالی این جشن برگزار شد که مسئولان گفتند: فرایند بازگشایی معدن به خاطر عدم لغو رسمی مجوز معدن به لحاظ قانونی مشکلی ندارد)

لازم به ذکر است که معادن برخی از مناطق یاد شده چند بار تعطیل شده‌اند اما پرونده آن‌ها هر چند مدت یکبار دوباره باز شده و شروع به بهره‌برداری می‌کنند. به‌همین علت این پرسش مطرح می‌شود که چرا بخش معدنی به آسیب‌های زیست‌محیطی، سلامت جامعه، تخریب بافت میراث‌های ملی و جهانی کشور توجه نمی‌کند؟ و آیا دیگر صنایع معدنی جهان نیز چنین هستند؟ آیا وجود معدن در یک کوه دلیل خوبی برای شکافتن قلب و تخریب آن است؟

یونسکو: صنایع استخراجی در حال تخریب میراث‌های جهانی است

در سال 2010 در مجله نیچر، خبری با این تیتر منتشر شد که «معدنکاری در کوهستان به رودخانه‌ها آسیب می‌زند[3]». طی این پژوهش دانشمندان متوجه شدند که معدنکاری در کوهستان‌ها اثرات نامطلوبی بر اکوسیستم دارد. آن‌ها در کنفرانس انجمن اکولوژیک امریکا[4] بیان کردند که بین این نوع معدنکاری و آسیب‌های زیست‌محیطی ارتباط مستقیم وجود دارد. آن‌ها حتی بیان کرده‌اند که حتی عملیات معدنکاری محدود بر کیفیت آب تاثیرگذار است.

در کنار پژوهش‌های گسترده دانشمندان و پژوهشگران در خصوص رابطه بین معدنکاری و تخریب اکوسیستم، یونسکو نیز اعلام کرده است که با گذشت سال‌ها و بر اساس موارد بسیاری که در ویژگی‌های طبیعی میراث جهانی[5] به‌وجود آمده است، کمیته میراث جهانی بارها و بارها موضع شفاف خود را ابراز کرده است که اکتشاف یا بهره‌برداری از مواد معدنی، نفت و گاز با وضعیت میراث جهانی ناسازگار است. چنین فعالیت‌هایی نباید در محدوده میراث جهانی انجام شود.

یونسکو بیان کرد که تأثیر منفی فعالیت‌های استخراجی بر میراث جهانی منجر به افزایش نگرانی در مورد اراضی میراث جهانی شده است. این نگرانی در سا‌ل‌های اخیر حتی در مورد برخی دارایی‌های فرهنگی نیز پدید آمده و از سال 1993 این تهدید توسط صنایع استخراجی در سطح جهان در حال افزایش است.

کمیته میراث جهانی[6] بیان کرده که طی 30 سال گذشته (1984 تا 2015)، 411 گزارش از 79 میراث جهانی در 47 کشور عضو در اثر فعالیت‌های معادن، استخراج‌های نفت و گاز ارسال شده است. در سطح جهانی نیز استخراج یا بهره‌برداری از معدن، نفت و گاز هفتمین عامل موثر بر تخریب میراث‌های جهانی گزارش شده است. به‌طوری‌که تنها در سال 2015 از 141 گزارش دریافت شده، 18 درصد ناشی از فعالیت‌های معدنی، نفت و گاز بوده که 12 مورد آن‌ها در معرض خطر جدی قرار دارند. بیان شده است که علاوه بر عملیات استخراجی رو به رشد معادن و نفت و گاز، خطوط لوله انتقال نفت و گاز، پسماندهای سمی و مسیرهای حمل و نقل نیز می‌توانند تهدیدهای احتمالی برای اراضی میراث جهانی باشند.

ICMM به حفظ میراث‌های جهانی متعهد می‌شود

در سال 1998 مرکز میراث جهانی[7]،  IUCN و ICOMOS بحثی را پیرامون صنایع استخراجی و تاثیر آن‌ها روی «مناطق حفاظت شده و دیگر مکان‌ها حساس از نظر اکولوژیکی» با ICMM آغاز کردند. سپس تصمیم بر این شد که نهادهای مشاوره‌ای[8]، آژانس‌های بین‌المللی، آژانس‌های زیربط و دولت‌های عضو با انجمن میراث جهانی و نمایندگانی از صنایع معدنی در سال 2000 یک جلسه فنی تحت عنوان میراث جهانی و معدنکاری[9] برپا کنند. مرحله برجسته آنجایی بود که تمام شرکت‌های عضو ICMM تعهدی تحت عنوان «تعهد بدون مراجعه»[10] را در سال 2003 امضا کردند که در برخی از بندهای آن قید شده است که: به مناطق حفاظت شده احترام بگذارید؛ در اراضی میراث جهانی معدنکاری و کاوش انجام ندهید. تمام مراحل احتمالی انجام خواهد شد تا اطمینان حاصل شود که عملیات موجود در اراضی میراث جهانی و همچنین عملیات‌های موجود یا در آینده در مجاورت اراضی میراث جهانی دارای ارزش جهانی برجسته  با شرایط این اراضی سازگار نبوده و تمامیت این اراضی را در خطر قرار نمی‌دهد؛ از طریق ICMM  با IUCN، دولت‌ها، سازمان‌های بین دولتی، سازمان‌های غیردولتی توسعه و حفظ منابع طبیعی و دیگران برای ایجاد فرآیندهای تصمیم‌گیری شفاف، فراگیر، آگاهانه و منصفانه همکاری کنید.

یونسکو از این تعهد ICMM و شل[11] برای جلوگیری از هرگونه فعالیت اکتشافی یا استخراج در اراضی میراث جهانی استقبال کرد. شرکت‌های BHP Billiton، ریوتینتو[12]، انگلو امریکن و گلنكور به‌عنوان اعضای ICMM نیز متعهد شدند که فعالیت استخراجی معادن خود را در اراضی میراث جهانی را به عنوان بخشی از راه‌حل‌های موجود برای معدنکاری پایدار متوقف كنند.

لازم به ذکر است که طبق گزارش 2016 رویترز از 192 کشور شرکت‌کننده در پیمان‌نامه میراث جهانی تنها دولت‌های استرالیا و آفریقای جنوبی این حمایت‌ها در قوانین داخلی خود تصویب کردند.

حفاظت از میراث جهانی یک مسئولیت جمعی است

یونسکو بیان کرده است که به‌طور رسمی به کمیته میراث جهانی گزارش شده که 59 از 203 مکان حفاظت شده در معرض تهدید صنایع استخراجی قرار دارد. از این‌رو، در سال‌های پس از آن تعهد، همچنان این سازمان جهانی خواستار احترام به تعهد ICMM است. به‌طوری که در ژوئن 2014 شرکت SOCO هیچ‌گونه حفاری را در مجاورت پارک ملی ویرگونا[13] (جمهوری دموکراتیک کنگو[14]) انجام ندهد، مگر اینکه یونسکو و دولت DRC موافقت کنند که چنین فعالیت‌هایی با شرایط اراضی میراث جهانی آن منطقه ناسازگار نیست و اطمینان لازم را بدهند که عملیات آینده آن‌ها در مناطق بافر[15] در مجاورت میراث جهانی، ارزش برجسته جهانی این مکان‌ها را به خطر نمی‌اندازد.

تام بالتر[16]مدیر عامل ICMM در سال 2016 در کنفرانس اتحادیه بین‌المللی حفاظت از طبیعت (IUCN)[17] بیان کرد: «اکوسیستم‌هایی که اقتصاد، سلامت و بقای ما را پی‌ریزی می‌کنند، در حال از بین رفتن است، بنابراین ما به یک اقدام فوری و مشارکت نیازمندیم». او در ادامه و اشاره به پیمان ICMM بیان کرد: «اعضای ما به طور داوطلبانه در سال 2003 تصمیم گرفتند كه در اراضی میراث جهانی معدنکاری یا اكتشافی انجام ندهند. با این وجود گذشت 13 سال از آن تعهد، برخی شرکت‌ها و صنایع هنوز در این مکان‌های گران‌بها فعالیت می‌کنند. حفاظت از میراث جهانی یک مسئولیت جمعی است که همه ما در آن سهیم هستیم و ICMM می‌خواهد که اقدامات بیشتری برای محافظت از آن‌ها از سوی دولت ها مشاهده کند».

به نظر می‌رسد که با توجه به گزارش‌های یونسکو و همچنین تعهد ICMM، ایران به‌عنوان یک کشور معدنی که در برخورداری از برخی کانی‌های معدنی رتبه‌های جهانی برجسته‌ای دارد، نسبت به تعهد حفظ میراث‌های جهانی خود باید تجدید نظر کند و بسیار جدی به مقوله حفظ محیط‌زیست خود در صنایع استخراجی بپردازد. چرا که ایران به‌عنوان کشوری با دریایی از میراث‌ها طبیعی، فرهنگی و… اگر به نظارت قوی بر مقوله‌های توسعه‌ پایدار، مجوزهای اجتماعی عملیات، مسئولیت اجتماعی شرکت‌ها و … و نهادینه نشدن این بخش‌ها در برنامه‌ریزی صنایع استخراجی خود نپردازد، به‌زودی شاهد عوارض بسیار تلخ این بی‌توجهی و فقدان برنامه‌ریزی‌ها خواهیم بود. چه بسا که نمونه بارزش انتظار بیش از یک دهه قله دماوند برای ثبت در یونسکو به‌عنوان میراث جهانی است. بنابراین یک بازنگری اساسی در قوانین و شرایط ارائه مجوزهای معدنکاری، لزوم توجه به کسب مجوز اجتماعی عملیات (رجوع شود به مقاله «مهار بزرگ‌ترین ریسک معدنکاری با ایجاد اعتماد در جوامع محلی»)، معدنکاری پایداری و مسئولیت اجتماعی در صنایع معدنی مورد نیاز است.

منابع مطالعاتی


[1] گرده ملار ( شرقي) از يال‌هاي فرعي دماوند مسيري است بكر و دست نخورده است. روستای ملار در ارتفاع 2370 متری در این یال واقع شده است و معدن ملار نیز در ارتفاع حدود 2500 متری در این یال قرار دارد.

[2] International Council on Mining and Metals

[3] Mountain mining damages streams

[4] Ecological Society of America conference

[5] World Heritage

[6] The World Heritage Committee

[7] The World Heritage Centre

[8] The Advisory Bodies

[9] World Heritage and Mining

[10] No-go commitment

[11] Shell

[12] Rio Tinto

[13] Virunga National Park

[14] Democratic Republic of the Congo (DRC)

[15] buffer zones

[16] Tom Butler

[17] The International Union for the Conservation of Nature

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *