مدیری در جستجوی رازهای معدنی

اشتراک گذاری

تک دختری که برای تحصیل از شهر خودش خارج نشد، اما حالا امروز سایت‌های معدنی زیادی را می‌بیند و سفرهای متعددی به بیابان‌ها و کوهستان‌های ایران دارد. او در یک نیمه شب در انارک و روزهای ورودش به دنیای خشن و سخت معدن به خودش گفت هرچند تنها خانم حاضر در این منطقه هستی اما تو می‌توانی، مبادا کم بیاوری. می‌نشینیم به پای گفتگو با مدیر عامل شرکت زمین پایش آرکا که در جستجوی ناشناخته‌های طبیعت قدم گذاشته است.

خودتان را معرفی می‌کنید؟

فروغ السادات قریشی اهل خوزستانم که پس از جنگ خانواده من به اصفهان مهاجرت کردند و حالا بزرگ شده اصفهان هستم. پس از اتمام دوره دانش‌آموزی در سال 1381 در دانشگاه صنعتی اصفهان در رشته مهندسی معدن گرایش اکتشاف پذیرفته  شدم. سال 1385 نیز فارغ ‌التحصیل و در فاصله زمانی کمتر از یک ماه در حوزه مهندسی معدن مشغول به کار شدم. می‌توانم بگویم در بین 24 نفر ورودی مهندسی معدن سال 1381 که هشت نفر آن‌ها خانم بود، تنها کسی که پا به عرصه اجرایی در مهندسی معدن گذاشت، من بودم. حتی چند نفر از همکلاسی‌های خانم من، آن زمان به‌طور کلی رشته خود را تغییر دادند. اکنون نیز حدود 14 سال است که در این حرفه فعالیت می‌کنم و سمت‌های مختلفی همچون سرپرستی، کارشناس فنی، مدیریت و… را تجربه کرده‌ام. در واقع هم در بخش اجرایی و هم در بخش ستادی فعالیت داشته‌ام.

در خصوص اینکه چرا ادامه تحصیل ندادم نیز باید بگویم که در مقطع کارشناسی ارشد در دانشگاه تبریز پذیرفته شدم، اما خانواده به دلیل تک دختر بودن من با تحصیلم در خارج از شهر اصفهان موافقت نکردند. پس از آن به‌دلیل محرومیت دو ساله از کنکور به‌دلیل عدم ثبت‌نام در آن دانشگاه و خو گرفتن به فعالیت اجرایی و کار در بخش معدن، دیگر برای ادامه تحصیل و کنکور اقدام نکردم. با این‌حال مطالعات خودم را داشته و دارم، هر چند قالب آکادمیک نداشته باشد.

چرا مهندسی معدن را انتخاب کردید؟

من زمانی که کودک بودم و در همان سنین 8 یا 9 سالگی، همیشه تمایل به کشف ناشناخته‌ها داشتم. به‌طوری‌که هرگاه به یک مکان جدید می‌رفتم، تمایل داشتم چیزهایی را ببینم که دیده نمی‌شود. به‌همین دلیل در بین رشته‌های موجود در دانشگاه‌های اصفهان و مبتنی بر مطالعه‌های خودم پیرامون رشته مهندسی معدن، این رشته را انتخاب کردم. آن زمان به من گفته می‌شد که در بخش اکتشاف بیشتر از بخش استخراج می‌توانم فعالیت کنم. البته باید خاطرنشان کنم که آن زمان در تکمیل ظرفیت اعلامی در رشته‌هایی همچون کامپیوتر و برق الکترونیک نیز پذیرفته شدم، اما به‌دلیل علاقه به رشته مهندسی معدن، تغییر رشته ندادم.

چرا زود وارد عرصه کار و فعالیت شدید؟

تا زمانی که دانشجوی این رشته بودم، بارها به من گفته می‌شد «آخرش که چی؟ تو حتی اگر در این رشته دکترای خودت را هم بگیری، به‌دلیل اینکه معدن یک محیط خشن و سختی دارد، نمی‌توانی آنجا مشغول به‌کار شوی». این گفته‌ها از یک سمت و توجه بیشتر به پسران از سوی برخی اساتید به‌دلیل مناسب دانستن رشته معدن برای آقایان از سمت دیگر ناراحتی‌هایی را برای من ایجاد می‌کرد اما بارها به خودم یادآوری می‌کردم که من باید قوی باشم و نباید در برابر حرف‌هایی که می‌شنوم کم بیاورم. به خودم متذکر می‌شدم که باید همانند خانم‌های معدنکاری که در جهان وجود دارند، در این حوزه مشغول به کار شوم و همانند آنها موفق شوم.

اساتید دانشگاه این بی‌توجهی من به تمسخرها و حرف‌های دوران تحصیل و همچنین روحیه تلاشگری مرا دیده‌ بودند، از این رو زمانی که پس از فارغ‌التصحیلی به اساتید خودم مراجعه کردم و گفتم من باید وارد عرصه کار بشوم، مرا به یک شرکت معدنی معرفی کردند. اگر چه معرفی اساتید من منجر به استخدام من شد، اما مدیریت آن شرکت پس از دیدن فعالیت و تلاش‌های من، سمت مرا از کارشناس به سرپرست اکتشافات و مشاور مدیرعامل ارتقا داد.

می‌توانم بگویم که خصوصیت ذاتی من مبنی بر اینکه باید کاری را که شروع کرده‌ام تا انتها طی کنم، ولو اینکه شکست بخورم؛ منجر شد که در زمینه شغلی به موفقیت برسم.

آیا چالش‌های زمان تحصیل در شروع به کار نیز برای شما تکرار شد؟

سال 1386 که به‌عنوان مدیر بخش اکتشافات شروع به کار کردم، فصل سختی از تجربه کاری برای من گشوده شد. مهم‌ترین سختی برای من این بود که برای اطرافیان من چه معدنکاران و چه کارشناسان و همکاران سخت بود که زیر نظر یک خانم کار کنند، به همین دلیل گاهی اوقات مشکلات و موانعی را در مسیر کاری من ایجاد می‌کردند. با تمام این‌ها در برابر این تنش‌ها مقاومت کردم و به‌دلیل هدفم که ایجاد یک مجموعه معدنی به سرپرستی خودم بود، تمام این ناملایمات‌ها را تحمل کردم. می‌توانم بگویم که مشکلات پیش‌روی من هر روز مرا قوی‌تر می‌کردند و مرا رشد می‌دادند. این صبر و تحمل و لطف خدا در مسیر  باعث شد که پس از گذشت حدود سه یا چهار ماه موفق شدم مجموعه را با خودم همراه کنم، به‌طوری که بعد از ترک مجموعه، همه از رفتن من ناراحت شدند.

چه اقداماتی انجام دادید که پرسنل شرکت با شما همراه شدند؟

سعی کردم همانند آن‌ها شوم. از ظرافت زنانه خود قدری کم و دید جنسیتی را از خود دور کردم. تلاش خودم را انجام دادم تا به آن‌ها این نگاه را منتقل کنم که من هم مثل شما یک انسان هستم و در کنار شما کار می‌کنم. در تمام دوره کاری نیز تعادلی بین صمیمت و جدیت با افراد را برقرار می‌کردم. هرگاه تصور بر این بود که صرف خانم بودن من، می‌توانند به راحتی نظر مرا تغییر دهند، با جدیت لازم وارد عمل می‌شدم و اجازه تحمیل برخی نظرها را نمی‌دادم.  این رفتارها در پذیرش من به‌‌عنوان یک مدیر خانم بسیار کارساز بود، هر چند برخی جاها باید از نظر جسمی خود را می‌رساندم و سختی زیادی را متحمل می‌شدم. اعتماد به نفس من در برابر «تو نمی‌توانی‌»ها مرا کمک کرد تا بتوانم این باور غلط را در آن‌ها از بین ببرم.

ما خانم‌ها باید در نظر داشته باشیم که جدای بحث زنانگی و روحیه لطیف، مشکلات می‌تواند ما خانم‌ها را قوی کند و از نظر روحی ما را مستقل بار بیاورد. همین مشکلات منجر شد که من با عزم قوی‌تری پیش بروم و بتوانم در مسیر هدفم قدم بردارم و با وجود تمام آن سختی‌ها از امروز خودم راضی هستم.

سمت‌های شغلی متعددی را تجربه کردید، وجه اشتراک آن‌ها چیست؟

وجه اشتراک تمام سمت‌های شغلی‌ام را نخست در اجرایی بودن آن‌ها می‌دانم. چرا که از نگاه من رشته مهندسی معدن، رشته‌ای است که کار تحقیقاتی آن زمانی معنا می‌یابد که نتیجه تحقیقات آن اجرایی شود و می‌توان گفت که جزو معدود رشته‌هایی است که هر آنچه را که در دانشگاه آموخته‌ایم باید در عمل بکار بگیریم.

وجه اشتراک دوم هم این است که در تمام دوره‌هاری کاری، درگیر ایجاد ارتباط بین دو نسل دانش بودم. ارتباطی بین تجارب معدنکاران قدیمی و علم آموخته شده خودم. این پل‌زنی در تمام دوره‌های کاری من وجود داشت، چرا که در طبیعت هیچ قاعده و قانون خاصی وجود ندارد و این اسرار و ناشناخته‌های طبیعت با وجود پیشرفت علم، منجر شده بود که حتما در کنار دانش خودم، از تجارب معدنکاران قدیمی نیز استفاده کنم.

بنابراین می‌توان گفت که کار اجرایی برای خانم‌ها مناسب است؟

بنده حدود 9 سال کار ستادی و کارهای مربوط به مسئولین فنی و… را در سازمان نظام مهندسی معدن استان اصفهان انجام می‌دادم. برای من کارهای اجرایی بسیار جذاب‌تر از کارهای دفتری بود، اما اینکه کدام نوع کار و جایگاه شغلی مناسب خانم‌هاست، این بستگی به روحیه و هدف آن فرد از تحصیلش در رشته مهندسی معدن دارد. برخی افراد تمایل دارند بعد از فارغ‌التحصیلی وارد کار اجرایی شوند، برخی نیز تنها به یک کار روتین علاقه‌مند هستند. از این رو نمی‌توان یک قاعده کلی برای برتری‌گزینی بین نوع کارها بیان کرد. با اینحال اگر کسی با علاقه وارد رشته معدن می‌شود، کار اجرایی را برای او مناسب‌تر می‌دانم، چون کارهای دفتری، راکد و ثابت هستند و شاید جای هیچ پیشرفت خاصی ندارند.

خانم‌ها ممکن است در کار اجرایی با چالشی مواجه شوند و پیشنهاد شما برای رفع آن چیست؟

می‌توان بزرگ‌ترین چالش در حیطه کاری و به‌ویژه در مقیاس مدیریتی را، نپذیرفتن یک خانم به‌عنوان یک مدیر دانست. بسیاری از افراد تلاش می‌کنند که بگویند ما بیشتر از شما می‌دانیم و حتی گاهی موانعی هم برای شما ایجاد می‌کنند و قصد پایین کشیدن موقعیت خانم‌ها را دارند و این مسئله نشات گرفته از طرز فکر اشتباهی است. تفکری که یک خانم را محدود به فعالیت‌های خانگی می‌داند و باید بگویم که این نوع نگاه نیز تنها در ایران وجود ندارد.

ممکن است حتی در اثر این نوع نگاه، همان‌طور که من مواجه شدم، یک خانم در بسیاری جلسات با این مسئله مواجه شود که زمان کمتری نسبت به آقایان برای بیان نقطه نظراتش داشته باشد. با وجود این دست‌اندازی‌ها، از نگاه من رفع چنین موانعی به خود خانم وابسته است. اگر یک خانم نگاه جنسیتی را از خود دور کند و خود را ضعیف قلمداد نکند، زنجیره انتقال نگاه محدودگرایانه به خانم‌ها قطع شده و چالش یاد شده رفع می‌شود.

در واقع شما بستر فرهنگی و فکری را مهم‌ترین عامل پذیرش خانم‌ها در حوزه صنعت و معدن می‌دانید؟

بله، بستر فرهنگی، بستر اصلی برای حضور زنان است، چرا که محدودیت حضور خانم‌ها در معادن به طرز فکر مردم هر جامعه بازمی‌گردد و ارتباطی به جغرافیای خاصی ندارد. چنین بستری هم از تربیت خانوادگی شکل می‌گیرد. والدین اگر به فرزندان دختر و پسر خود بیاموزند که خانم‌ها و آقایان در محیط کار با یکدیگر برابر هستند، نگاه و نگرش مناسب در جامعه شکل خواهد گرفت و دید جنسیتی دیگر در محیط کار وارد نخواهد شد. در نتیجه چنین تربیت و اقدامی است که ارتباط ایمن و برابر برای خانم‌ها و آقایان رخ می‌دهد.

تربیت درست، بستر لازم هست اما انگیزه شما برای مواجه با چالش‌های سخت معدنی چه بود؟

در پاسخ به این سوال در ابتدا باید بگویم که می‌دانیم سخت‌ترین کار دنیا کار معدنی است، به‌طوری‌که برای سنجش ارزیابی سختی هر کاری می‌گویند بعد از معدن، فلان کار سخت است. سختی یاد شده هم به شرایط فیزیکی دشوار معدنکاری برمی‌گردد و  هم به تصمیم‌گیری‌های سخت مدیریتی  آن، چرا که بر خلاف رشته‌های دیگر، مدیریت معدن باید برای اموری تصمیم بگیرد که آن سوی آن یک طبیعت ناشناخته وجود دارد و کمی خارج از قاعده پیش‌بینی قرار دارد. با وجود این سختی‌ها، انگیزه من تمایل به کشف ناشناخته‌ها و عزم راسخ من برای انجام آن، مرا در غلبه بر سختی‌ها یاری می‌کرد.

همه ما می‌دانیم که طبیعت فوق‌العاده آرامش‌بخش است. به‌طوری‌که زمانی که ما کنار دریا قرار می‌گیریم، آرامش خاصی دریافت می‌کنیم و این مسئله در کوهستان بیشتر دیده می‌شود. من نیز زمانی که به بیابان‌ها، سایت‌های معدنی واقع در کوهستان می‌روم، خستگی‌ها کار از وجود من پاک می‌شود و آرامش حاکم بر مناطق کوهستانی معدنی به من هم منتقل می‌شود. آن آرامش و آن کشف ناشناخته‌ها و دیدن سنگ‌های زیبا و خلقت باشکوه خدا پس از بیرون کشیدن گمانه‌های معدنی، واقعا خستگی را از تن به در می‌کند. اینجاست که دشواری‌ها و دغدغه‌های کاری با لبخند خوشایندی زمان مشاهده نتیجه فعالیت‌ها و زیبایی‌های آفرینش از ذهن شما دور می‌شود. در واقع آنجا ما به وجود و عظمت خدا و شکوه او در خلق این جهان بیشتر پی می‌بریم و این خود انگیزه‌ای می‌شود که بیشتر جلو بروم و زیبایی و شگفتی‌های بیشتری را مشاهده کنم.

آیا به دختر خودتان هم پیشنهاد کشف این ناشناخته‌ها را می‌دهید؟

در ابتدا می‌گویم که دختر 9 ساله من خودش یک خانم معدنی است. چرا که همسر بنده هم مهندس معدن هستند و دخترم والدین معدنی دارد. روزهایی دختر من هم‌پای من به معدن می‌آید و در بسیاری از لحظات در کنار من حضور دارد. امروز او سنگ‌های معدنی را می‌شناسد و با شوق نام آن‌ها را با دیدن آن‌ها بیان می‌کند. حتی به بخش‌های زمین‌شناسی درس علوم هم علاقه زیادی نشان می‌دهد. بنابراین اگر دختر من روزی این روحیه و توان را در خود ببیند که می‌تواند در کنار علاقه از پس کار در معدن بربیاید، این پیشنهاد را به او خواهم داد.

پس می توانیم بگویم که خانواده معدنی شما در موفقیت شما هم موثر بوده است؟

بله، چه در زمان تجرد و چه زمان تاهل خانواده نقش حمایتی بارزی از من داشته‌اند. طوری‌که زمان شروع کار من در همان اولین تجربه‌های کاری باید عملیات پی‌جویی و اکتشافی را در بیابان‌های انارک انجام می‌دادم. آن زمان مادر من مرا در این پی‌جویی‌ها همراهی می‌کرد و او پای کوه روی صندلی می‌نشست و برای سلامتی من دعا می‌کرد تا من برگردم. کوه‌هایی با شیب 85 درجه و سنگ‌های لغزنده که در زمستان هم به‌دلیل بارش برف و یخ‌زدگی به میزان خطر آن‌ها اضافه می‌شد.

در حال حاضر هم که متاهل هستم، سهم بارزی از موفقیت‌های معدنی خودم را مرهون همراهی همسرم می‌دانم و از همین جا صمیمانه و عاشقانه از ایشان سپاسگزارم. از نگاه بنده، اگر زن و شوهر هر دو معدنی باشند می‌توانند موفقیت‌های زیادی کسب کنند. در نهایت باید بگویم که درک کار معدنی خانم‌ها از سوی خانواده آن‌ها بسیار حائز اهمیت و کمک‌کننده است.

از نگاه شما، در کنار حمایت خانواده، ایجاد شبکه بین زنان معدنکار چقدر می‌تواند در موفقیت آن‌ها موثر باشد؟

ایجاد شبکه بین زنان معدنکار را به شدت توصیه می‌کنم، چرا که ما خانم‌های معدنکار جزو اقلیت‌های جامعه معدنی به شمار می‌رویم و این تعامل‌ها می‌تواند به حل مشکلات ما و درک بیشتر ما از سوی هم‌نوعان ما کمک کند. در این شبکه می‌توانیم راهکارهای مدیریتی را از یکدیگر بیاموزیم. بنده از طریق همین شبکه‌های اجتماعی با چند خانم معدنکار خارجی آشنا شدم و این ارتباط‌ها مرا به خصوص در بخش ماشین‌آلات معدنی کمک کرد.

و سخن پایانی شما؟

به دختران دانشجو و خانم‌های فعال در حوزه معدن می‌گویم که بدانیم خانم‌ها در کار خیلی منظم‌تر و دقیق‌تر هستند و برخی کارها را بهتر انجام می‌دهند و با توجه به توانمندی ذاتی خانم‌ها در مدیریت چند کار به‌طور هم زمان، بدانند با ورود به حوزه کارهای سخت می‌توانند موفقیت‌های خوبی را کسب کنند.

اگر چه بزرگ‌ترین مشکل خانم‌ها و مانع ورود آن‌ها به چنین اموری ترس است، اما من به‌ خانم‌ها می‌گویم که ترس نداشته باشند، چرا که مسئولیت‌پذیری ذاتی آن‌ها راهگشای آن‌هاست. ترس را کنار بگذارند و خلاقیت را به‌ کار ببرند. خوب است که عادت کنیم و روتین کار نکنیم. خلاقیت در کنار نظم و مسئولیت‌پذیری می‌تواند دستاوردهای خیلی بزرگی را رقم بزند و مطمئن باشند که سخت‌ترین کارها برای آن‌ها ممکن می‌شود.

خدا دنیا را به شدت زیبا آفریده است و تنها کافی است که ما دید خودمان را عوض کنیم و بجای آنکه زمان بارش باران و برف بگوییم هوا بد است، به پاکی و زیبایی بعد همان بارش‌ها فکر کنیم تا دیدگاه بد دانستن امور از ما دور شود. اگر دید خود را به زندگی عوض کنیم، آنگاه در هر حرفه‌ای باشیم موفق می‌شویم. انرژی مثبت را از کائنات بگیریم تا سخت‌ترین کارها برای ما آسان ‌شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *