اولین بانویی که وارد سایتهای معدنی میشود و نظارت آنها را بر عهده میگیرد. علاقه او هر روز به پدیدههای زمینشناسی ایران بیشتر و بیشتر میشود. سالها در سمتهای کارشناسی، مدیریتی و مشاوره به کشور خدمت میکند و حتی پس از بازنشستگی نیز همچنان به امر مشاوره به معدنکاران کشور مشغول است. نقطه آغاز تشکیل کمیته زنان معدنکار را رقم میزند. با هم همراه خانم شهناز نوایی میشویم و صحبتهای ایشان را میخوانیم. کسی که نام او برای اهالی معدن ایران آشناست.
خانم شهناز نوایی متولد ۲۱ بهمن ماه ۱۳۳۱ اِستَهبان فارس که سال ۱۳۵۱ وارد رشته زمینشناسی میشود. از علاقهتان به رشته زمینشناسی بگویید. چرا این رشته را انتخاب کردید؟
علاقه من به رشته زمینشناسی از زمان کودکی شروع شد. پدرم از کارمندان عالیرتبه وزارت کشور در سیستان و بلوچستان بود و زمانی که با او به مناطق اطراف شهر میرفتیم با پدیدههای زمینشناسی جالبی مواجه میشدم. این پدیدهها برای من بسیار جالب بود. بزرگتر که شدم در مقطع دبیرستان، درس زمینشناسی مرا بیشتر به این حوزه علاقهمند کرد و حتی دبیر زمینشناسی ما نیز در ایجاد علاقه من موثر بودند. ایشان همواره با اشتیاق پرسشهای ما را پاسخ میدادند. در کنار کنجکاوی من نسبت به پدیدههای زمینشناسی، علاقه شخصی من به طبیعت هم در انتخاب این رشته موثر بود. چون وقتی که من به طبیعت میروم، احساس آرامش میکنم. مجموع این دلایل باعث شد با اینکه میتوانستم با سطح نمرات عالی در پزشکی قبول شوم، رشته زمینشناسی دانشگاه تبریز را به رشته پزشکی ترجیح بدهم. از اینرو، رشته زمینشناسی را بهعنوان رشته دوم از ۱۰ رشته مجاز انتخابی، انتخاب کردم. رشته اول من نیز رشته کشاورزی دانشگاه تهران بود. پس از قبولی در رشته زمینشناسی نیز تغییر رشته ندادم و در نهایت سال ۱۳۵۴ فارغالتحصیل شدم. در همان دوران دانشجویی نیز ازدواج کردم و اولین فرزند من در اوایل سال ۱۳۵۴ به دنیا آمد. پس از اتمام درس نیز چون طبق قوانین آن موقع باید سربازی میرفتیم، اما من و دو نفر دیگر که تنها دانشجویان خانم این رشته بودیم، مازاد بر احتیاج اعلام شدیم و کارت معافیت از خدمت را دریافت کردیم.
چه زمانی وارد عرصه کار شدید؟
آن زمان کسی نبود که ما را راهنمایی کند، به همین دلیل پس از فارغالتحصیلی برای اینکه کار خود را شروع کنم به وزارت کشاورزی مراجعه کردم. معاون وزارت وقت به من گفتند که شما باید به وزارت صنایع و معادن مراجعه کنید. این را بگویم که شرایط آن زمان بهطوری بود که شما میتوانستید معاونین وزارتخانهها را ملاقات کنید. من چون آشنایی با وزارت صنایع و معادن نداشتم، خود ایشان با وزارت صنایع و معادن تماس گرفته و مرا معرفی کردند. پس از معرفی، من به مصاحبه دعوت شدم. در نهایت ۲۹ دی ماه ۱۳۵۵ در قسمت درآمد معادن وزارت صنایع و معادن مشغول به کار شدم. پس از انقلاب نیز تا سال ۱۳۶۴ در وزارتخانه مشغول به کار بودم. در سال ۱۳۶۴ سازمان معادن اداره کل معادن و فلزات استان تهران تشکیل و استان تهران از وزارتخانه جدا شد. آن زمان شخص مهندسی که من در محضر ایشان در وزارتخانه دانش کاری خوبی را فرا گرفته بودم، تصمیم داشتند که مدیرکل معادن اداره کل معادن و فلزات استان تهران شوند و به من پیشنهاد دادند که آیا با ایشان به آن سازمان میروم یا خیر؟ من نیز پیشنهاد ایشان را پذیرفتم و آن سال از وزراتخانه جدا شدم و به آن سازمان ملحق شدم.
در مسیر شغلی خود چه سمتهای شغلی دیگری را تجربه کردید؟
اگر بخواهم به ترتیب بگویم، کارشناس نظارت بر امور معادن وزارت صنایع و معادن، کارشناس نظارت بر معادن اداره کل معادن و فلزات استان تهران، کارشناس مسئول اجرایی، رئیس اداره برنامهریزی اداره کل معادن و فلزات استان تهران، معاون امور معادن و اکتشافات معدنی سازمان صنایع و معادن استان تهران، بازرس اصلی نظام مهندسی معدن استان تهران، مشاور عالی خانه معدن، عضو هیئت مدیره شرکت فنی و مهندسی دُر کاوش، رئیس هیئت مدیره شرکت اصفهان دُر کاوش، دبیر اتحادیه حفاران غیرنفتی از سال ۱۳۸۹ تاکنون، نماینده اتاق تهران در کارگروه شورای معادن استان تهران بودهام.
در حال حاضر نیز با وجود اینکه بازنشسته شدهام، اما بهدلیل علاقه روزافزون من به زمینشناسی، نمیتوانم خیلی در منزل بمانم و به معدن میروم و در امور اکتشافی مشغول به کار هستم. در نظاممهندسی نیز مشغول به کار بوده و کارت اشتغال دارم و در سمت ارشد اکتشاف فعالیت میکنم. در شرکتی که هم که خود ما تاسیس کردیم در حوزه اکتشاف آن فعالیت میکنم و خدا را شاکرم که از لحظههای زندگیام به خوبی استفاده کردهام.
در کنار تجربههای شغلی نیز در سال ۱۳۸۴ کتاب سیمای معادن استان تهران را تدوین کردم. در اجرای طرحهای معدنی متعددی همانند اجرای طرح عمرانی پتانسیلیابی فسفات در منطقه جیرود، اجرای طرح پتانسیلیابی مولیبدن در منطقه سنج، اجرای طرح پتانسیلیابی سرب و روی در فیروزکوه، اجرای طرح پتانسیلیابی سیلیس در منطقه دماوند و… نیز شرکت داشتهام.
بارزترین چالشی که در شروع فعالیت کاری خود بهعنوان یک خانم با آن مواجه شدید، چه بود؟
در همان ابتدای کار شاهد این بودم که هیچ خانمی برای بازدید از معادن دعوت نمیشد. دلیل این مسئله هم تشخیص و تصمیم مسئولین بود. اما با توجه به اینکه مدیریت وقت، علاقه، دقت و پیگیری مرا در کار دیده بودند، ایشان بر خلاف برخی مسئولان، به من اجازه بازدید از معادن را دادند. در پی دریافت اجازه بازدید، معادن استان تهران و حتی استانهای دیگر را بازدید میکردم. آخرین ماموریت بازدید من نیز در دوران پیش از انقلاب، مرتبط با بازدید از معادن شیراز در آبان ماه سال ۱۳۵۷ بود که مدت زمان حضور ما در آنجا ۱۰ روز بود. پس از اتمام ماموریت روز برگشت، فرودگاه بسته شد و التهابهای انقلاب بالا گرفت. این خاطره هیچگاه از ذهن من بیرون نمیرود.
به نظر خودتان، چرا شما موفق به اخذ اجازه بازدید از معادن شدید؟
خانمها آن زمان در مشاغل معدنی همانند تدریس، امور دفتری و موارد مشابه مشغول بهکار بودند، اما در کار اجرایی حضور نداشتند. اشتیاق و علاقه زیاد من در کار منجر شده بود که مسئولین نیز مرا در کار همراهی کنند و اجازه بدهند که از معادن بازدید کنم. از اینرو بود که پا به عرصه نظارت گذاشتم. پس از نظارت نیز بهعنوان کارشناس مسئول امور اجرایی به خدمت خود ادامه دادم. کارشناس مسئول امور اجرایی نیز جایگاه شغلی است که یک پایه کمتر از معاونت اداره بهشمار میرود. در این جایگاه نیز موفق شدم که عملکرد خوبی از خود نشان داده، صداقت و دقت عمل مورد نظر مسئولان را پیاده کنم و دانش و تجربه خوبی را در روند نظارتها بهکار بگیرم. بهطوریکه امروز که بازنشسته شدهام، بهرهبرداران معادنی که با آنها کار میکردم، اگر جایی نیاز به کمک داشته باشند، با من تماس میگیرند.
آیا سختیهای دیگر فعالیت در حوزه صنایع معدنی همانند کمپ زدن در سایتهای معدنی، گرمای زیاد و… شما را آزرده یا دلسرد نکرد؟
سختیهای مسیرهای ماموریت هرگز مرا آزرده خاطر نمیکرد. سیاه شدنها در معادن زغالسنگ، خاکی شدنها در معادن سولفات دوسود، گرمای سایتهای معدنی، نبود امکانات رفاهی و… هرگز برای من آزاردهنده نبود، چرا که علاقه من به طبعیت مرا به این مسیر و کنجکاوی پیرامون طبیعت میکشاند.
چرا علاقه شما هر روز به زمینشناسی افزایش پیدا میکند؟
من بهعنوان یک زمینشناس وارد عرصه معدنی شده و بیش از پیش با طبیعت و منابع طبیعی و انواع مواد معدنی کشور آشنا شدم. میدانید که در حال حاضر در ایران ۶۸ نوع ماده شناسایی شده است و این از جمله برکات اهدایی شده به کشور ماست. این مسئله بسیار مهم است، چرا که این موضوع ما را در تحریمها بسیار کمک میکند تا بتوانیم از داخل نیازهای خود را تامین کنیم. چون که اساس نیاز کارخانهها را معدن تامین میکند. همین مسئله نیز منجر شده که علاقه خاصی به رشته و حوزه کاری خودم داشته باشم.
علاقه شما و امکان حضور شما در عرصه اجرایی چه دستاورد مهمی برای شما رقم زد؟
در ابتدا بگویم که در کنار علاقه، حمایتهای مسئولانی که با آنها کار میکردم مرا در پیشبرد اهدافم کمک کرد. آنها باور داشتند که من میتوانم پیش بروم و در کارم موفق شوم. بنابراین جدای از امکان دستیابی به یک فرصت مناسب در مسیر کاری و زندگی ما، نقش حامیان را باید همیشه در خاطر داشته باشیم. من هرگز صدای کسانی که مرا در مسیرم همراهی و حمایت کردند، فراموش نمیکنم و همواره قدردان آنها هستم. البته افرادی هم که در مقابل مسیر یک فرد سنگاندازی میکنند، از نگاه من هرگز پیشرفت شایانی در زندگی خود نخواهند داشت.
حال با توجه به حمایت شکل گرفته و امکان حضور من در بازدیدها میتوانم بگویم که این مجوز حضور منجر شد که به مرور بتوانم خانمهای دیگری را در ماموریتها دعوت کنم و همراه من در امر بازدیدها حضور داشته باشند. از نگاه خودم، این اقدام نقطه شروعی بود برای فعالیت اجرایی بانوان در حوزه معدن که امروزه هم شاهد حضور دیگر زنان موفق معدنکار در عرصههای اجرایی هستیم. از جمله این حضورها که در صداوسیما نیز معرفی شد، سرکار خانم مهناز میرزایی، مدیر محترم معدن زغالسنگ سراپرده است که معرفی ایشان در صداوسیما منجر به معرفی توانمندی زنان به جامعه شد. در واقع مهمترین دستاورد، پذیرش ذهنی خانمها از همدیگر و از سوی جامعه است. از اینرو میتوانم بگویم که کمک به رشد یکدیگر به رشد ما نیز منتهی میشود و همافزایی خوبی رخ میدهد.
به نظر شما چه میزان نقش خود خانمها در رفع محدودیت حضورشان و چالشهای اینچنینی موثر است؟
در همان دوران پیش از انقلاب بود که یکی از مسئولان میگفت اگر خانمی در یک بخش به بازدید معادن برود، کم کم این مسئله در بخشهای ما هم رخ میدهد و این خوب نیست. در واقع میخواهم به این مسئله اشاره کنم که آزادی فعالیت خانمها در معادن ارتباطی به رژیم یا نظام حاکمیتی ندارد. در زمان شاهنشاهی با وجود آن آزادیها هم خانمها اجازه فعالیت در عرصه معدنی را نداشتند و این موضوع با تلاش و اثبات توانمندی خانمها در همان دوران رقم خورد و در نظام بعدی نیز این تلاشها ادامه پیدا کرده است. بنابراین امکان حضور و جایگاه مناسب خانمها برای فعالیت در معادن حاصل تلاش خود خانمهاست و خود آنها پایهگذار این موضوع بودهاند و برای رفع سایر محدودیتها نیز باید خود خانمها تلاش کنند.
آیا حضور خانمها در معادن و تلاش برای کسب این جایگاه مناسب روحیه و توان جسمانی آنهاست؟
ممکن است که خانمها از نظر فیزیکی قدری ضعیفتر از مردان باشند اما باید بدانیم کار در حوزه معدن یک کار فکری است نه عمل فیزیکی. چرا که فعالیت معدنی را دستگاهها انجام میدهند و مهم این است که دستورهای اجرایی درستی صادر شود. باور من این است که خانمها دقیق کار میکنند و هنوز هم بر این باور معتقد هستم. از اینرو است که پس از بازنشستگی نیز من در خانه معدن در امر مشاوره فعالیت داشتم و اقدامات وسیعی نیز آنجا به همراه سایر همکاران انجام دادم. ما حتی در آنجا کمیته بانوان معدنکار را در چند گروه مختلف تشکیل دادیم. در سالهای ۱۳۹۱ تا ۱۳۹۳ نیز همایشها و دورههایی با حضور مسئولان عالیرتبه همانند نمایندگان مجلس و وزیر با تلاش این کمیته برگزار شد. در حال حاضر نیز ۳۵۰ نفر در کمیته بانوان حضور دارند.
آیا ایجاد کمیته بانوان و موارد اینچنینی خود تبعیض جنسیتی نیست؟
آن زمانی هم برخی بیان میکردند که اگر ما مخالف تبعیض جنسیتی هستیم نباید از لفظ بانوان معدنکاران استفاده کنیم و چنین کمیتهای باشد. آن زمان من از مجادله و بحث با این افراد خودداری میکردم و تنها با سایر دوستان در پی انجام فعالیتهایی برای اثبات توانمندی خانمها بودیم. هدف این بود که نشان دهیم خانمها هم میتوانند همانند آقایان و در جایگاههای مشابه فعالیت خوبی داشته باشند. تشکیل این کمیته و ایجاد جمعی از زنان معدنکار متخصص نیز در کنار یکدیگر منجر شد که بتوانیم در مورد مسائل معدنی به خوبی تعامل داشته باشیم و همافزاییها و رشد خوبی صورت بگیرد. این ارتباطها همچنان هم ادامه دارد و منجر به تقویت عملکرد این جمع شده است. بار دیگر بیان میکنم که هدف این است که بدانیم خانمها نیز میتوانند در جایگاههای شغلی هم تراز آقایان به خوبی فعالیت کنند و نباید بهدلیل تفاوت جنسیتی کنار گذاشته شوند. حتی جالب است که به شما بگویم، من در طی تماسها و مطالعات خود با کشورهای خارجی، از جمله کانادا که در عرصه معدن بسیار فعال است، متوجه شدهام که خانمها در آنجا هم به خوبی به کار گرفته نمیشوند. در پی چنین مواردی هم مجمع زنان معدنکار در جهان را شکل دادهاند تا توانمندی زنان در حوزه معدن را اثبات کنند. گزارشهای مجمع تشکیل شده نیز منتشر شده است.
اگر ما نیز بتوانیم در ایران جامعه معدنی مناسبی برای خانمها ایجاد کنیم، میتوانیم دستاوردهای بسیار عالی را کسب کنیم. وقتی خانمها خود در این مجموعه دخیل باشند، مجموعه توانمندی را میتوانند بر پا کنند. هدف ما از این مجموعه هم جدایی بین زنان و مردان معدنکار نیست، بلکه اثبات توانمندی بانوان و قابلیت همکاری آنها دوشادوش مردان معدنکار است. وجود چنین جامعهای از موازیکاریها نیز جلوگیری میکند و انرژیها هدفمند خواهد شد. برگزاری جمعی از خانمها که بتوانند صمیمانه گفتگو کنند و مشکلات شناسایی و راهکارها بیان شود، میتواند نتایج سازندهای داشته باشد.
خود شما چطور توانستید توانمندی خود را اثبات و تنشهای موجود در محیط کار را رفع کنید؟
در سال ۱۳۷۹ که معاونت معدنی استان تهران را بر عهده گرفتم، به مدت هفت سال در این سمت فعالیت کردم. طی این مدت روابط کاری بسیار سازندهای با همکاران مرد برقرار کردم که البته از تاثیر طبیعت و پیوندهای فکری و روحی که طبیعت بین افراد در زمان بازدیدها ایجاد میکرد، نباید غافل شد. به نظر من طبیعت منجر میشد که همه ما همانند یک خانواده نگران یکدیگر باشیم و بتوانیم به خوبی در کنار یکدیگر کار کنیم. از اینرو میتوانم بگویم که رشته زمینشناسی و معدن بهگونهای است که افراد را به دور یکدیگر جمع میکند. بنابراین اگر افراد با علاقه و رشد تحصیلات در کنار یکدیگر قرار بگیرند، میتوانند در کنار اثرات خوب ذات فعالیت در طبیعت، به توسعه و رشد مجموعه معدنی خود کمک کنند.
بنابراین میتوان گفت که خانمها در تمام جایگاههای شغلی حوزه معدن میتوانند وارد شده و توانمندیهای خود را اثبات کنند؟
پاسخ به این سوال که آیا خانمها میتوانند در تمام بخشهای حوزه معدن کار کنند یا نه؟ به علاقه خود افراد وابسته است. چون با توجه به اینکه رشته معدن رشتهای است که در آینده نیز همچنان اهمیت و جایگاه خود را خواهد داشت و اقتصاد هر کشور نیز بیش از ۳۰ درصد به این حوزه وابسته است، بنابراین حضور در این رشته مرتبط با علاقه و توانمندی فرد هست. هر چند که طی تماسهای خود در زمان فعالیت در کمیته بانوان با دبیران زمینشناسی در مقطع دبیرستان نیز مطلع شدهام که رشته زمینشناسی در حال محو شدن است. این درحالی است که زمینشناسی جزو رشتههای مادر و پایه محسوب میشود.
آیا خانمها میتوانند به خوبی در سمتهای مدیریتی، عملکرد خوبی از خود نشان دهند؟
از نگاه من خانمها میتوانند در جایگاههای مدیریتی قرار بگیرند. چرا که برخلاف تصور رایج جامعه مبنی بر احساسی بودن زنان، خانمها میتوانند عواطف خود را بهخوبی کنترل کرده و تصمیمهای مدیریتی مناسبی بگیرند. حضور خانمها در تمامی رشتهها و در جایگاههای شغلی همانند فرمانداری، شورای شهر و … نشان داده است که خانمها به خوبی در امر مدیریتی موفق هستند. حضور خانمهای موفق در عرصههای مدیریتی در همان سالهای کاری نیز به من دلگرمی میداد و منجر به تقویت انگیزه و تلاش من میشد. از اینرو به همه توصیه میکنم که در مسیر زندگی و کاری خود با افراد با تجربه ارتباط بگیرند و از دانش و تجربه آنها بهرهمند شوند تا بتوانند به خوبی رشد کنند.
کمیته بانوان در حال حاضر در چه شرایطی است؟
ما تلاش کردیم که از طریق اتاق ایران و تهران بتوانیم مجموعه کمیته بانوان را به یک انجمن یا اتحادیه مستقل تبدیل کنیم. متاسفاته فعلا موافقت نشده است، اما ما به تلاش خود برای ایجاد این مجموعه تلاش میکنیم. حتی در نظر داریم که یک تعاونی از زنان ایجاد شود و یک محدوده معدنی متروک را بتوانیم به یک محدوده آموزشی تبدیل کنیم و در آن مجموعه صفر تا ۱۰۰ فعالیتهای معدنی را توسط بانوان پیش ببریم. شورای معدن فعلا قبول نکرده است و در برابر حضور اینچنینی خانمها مخالفتهایی صورت گرفته است. بهطور دقیق هم دلیل این ممانعتها مشخص نیست. گاهی به عدم تامین ایمنی خانمها اشاره شده یا گاهی بحث عدم اطمینان به توانمندی خانمها مطرح میشود.
از نگاه ما اگر چنین مجموعهای تشکیل شود، میتوان در یک محیط آموزشی به خانمهای علاقمند و دانشجویان فعال در عرصه معدنی آموزشهای لازم داده شود و این مجموعه نمونه موفقی برای جهان باشد. چرا که ایجاد مکانی که به راحتی خانمها بتوانند به آنجا تردد کنند و آموزشهای خوبی ارائه شود، میتواند دستاوردهای خوبی داشته باشد. از جمله اینکه مسئله سختی پذیرش کارآموزی دانشجویان خانم نیز رفع میشود. چرا که بارها شاهد عدم پذیرش دانشجویان خانمها برای گذراندن واحد کارآموزی در یک بخش معدنی بودهام و همواره تلاش میکردیم که معادن کوچک آنها را برای گذراندن این دوره بپذیرند. ایجاد چنین مجموعهای چنین مشکلاتی را نیز رفع میکند.
در پایان، پارامترهای شخصیتی موثر در مسیر موفقیت خودتان را چه میدانید؟
دو عامل رو راستی و تواضعم نسبت به تمام افراد را عوامل موفقیتم میدانم. همواره در اتاق من به روی همه باز بوده است و اعتقاد داشتم که اگر دست کسی را در هر زمینهای، فکری، شغلی و… بگیریم، ما نیز در جای دیگری حمایت خواهیم شد. درکنار دو عامل یاد شده، باور قلبی من به حضور همیشگی خدا باعث شده است که اگر جایی حتی اگر به ضرر خود من بوده است، حقیقت را ملاک تصمیمگیریهای خود داشته باشم. در تمام مدت فعالیت کاری خود نیز هرگز بهدنبال منفعتطلبی از جایگاه شغلی خود نبودم، بلکه تنها بهدنبال این بودم که ثمرهای برای محیط پیرامون خود داشته باشم. من سال ۱۳۸۶ بازنشسته شدهام. با اینکه بازنشسته شدهام، مشاوره رایگان دادهام. اعتماد و اطمینان است که انسان را بالا میبرد و همه چیز مسائل مادی نیست.