صنایع معدنی و فلزی در جهان پایدار چگونه عمل می‌کنند؟

اشتراک گذاری

امروز دیگر نمی‌شود کسی را پیدا کرد که کلمه «توسعه پایدار» به گوشش نخورده باشد. همه آن‌هایی که در دنیای کسب‌وکار دستی بر آتش دارند، از توسعه پایدار و ضرورت آن شنیده‌اند، ولی شاید تعداد افرادی که می‌دانند برای رسیدن به توسعه پایدار دقیقا چه باید کرد بسیار محدود باشد. معدنکاران نیز از این قاعده مستثنی نیستند. از این‌رو در سال 2015 مجمع جهانی اقتصاد[1] با توجه به اهمیت جایگاه صنایع معدنی و فلزی تصمیم گرفت تا تصویری از این صنایع در جهان پایدار نیمه قرن 21 ارائه دهد و در آن چارچوبی را معرفی کند که صنایع معدنی و فلزی، با عمل به آن بتوانند در مسیر توسعه پایدار گام بردارند. آن‌چه در مقاله پیشِ رو می‌خوانید گزارشی از پیشنهادهای مجمع جهانی اقتصاد برای صنایع معدنی و فلزی در جهان پایدار 2050 است.

چرا صنایع معدنی و فلزی؟

صنایع معدنی و فلزی بخش جدایی‌ناپذیر هر اقتصاد و جامعه‌ای به‌شمار می‌روند. بسیاری از تولیداتی که در زندگی روزمره شهروندان یک جامعه به کار می‌رود، بدون مواد معدنی و فلزی غیرقابل تولید است. درواقع مواد معدنی و فلزی به‌گونه‌ای خشت اول سایر صنایع محسوب می‌شوند و زنجیره تولیدات یک اقتصاد بدون وجود این حلقه حیاتی امکان‌پذیر نیست.

 با این حال این صنایع با چالش‌های متفاوتی روبه‌رو هستند؛ وضعیت بازارهای جهانی و افت‌وخیز قیمت‌ها از یک سو و فشار واحدهای نظارتی و تقاضای مصرف‌کننده‌ها برای عملکردی پایدار و حافظ منافع نسل‌های آینده از سوی دیگر فشار زیادی را بر سهامداران این صنایع وارد می‌کند.  به همین دلیل، تدوین برنامه جامع و آینده‌نگر برای این صنایع ضروری است.

در سال 2015 یک نقشه جامع مشترک توسط اجلاس سازمان ملل بر اساس اهداف توسعه پایدار ([1]SDGs) تعریف و منتشر شد که برای درک چالش‌ها و فرصت‌های بالقوه صنایع معدنی و فلزی می‌تواند بسیار کمک‌کننده باشد. در کنار آن و در همین سال، پروژه «صنایع معدنی و فلزی در جهان پایدار 2050» نیز از سوی مجمع جهانی اقتصاد با حمایت و مشارکت گروه مشاوره بوستون[2] با تمرکز بر استراتژی‌ها و اقدامات شرکت‌های معدنی و فلزی برای رسیدن به یک کره زمین پایدار در آینده، آغاز به‌کار کرد. هدف این پروژه این است که پایداری در این شرکت‌ها در حد شعار باقی نماند و به مرحله عمل برسد.

 تولد چارچوب پایداری

جهان 2050 بسیار متفاوت‌تر از جهان کنونی است. در سال 2050 نحوه استفاده از منابع و قوانین تغییر می‌یابد و پیشرفت‌های فناوری بسیاری از بخش‌ها را متحول می‌کند. بنابراین جامعه معدنی و فلزی باید بداند در چنین جهانی کجا خواهد ایستاد و چه تغییراتی را متحمل می‌شود؟ این جامعه باید بداند چگونه بخش‌های مختلفش از این تحولات تاثیر می‌پذیرد؟ کدام یک از مدل‌های تجاری و اولویت‌های استراتژیک موفقیت  آن را تضمین خواهد کرد؟ و در نهایت انجام چه نوع فعالیت‌ها و اقداماتی می‌تواند صنایع معدنی و فلزی را که حلقه نخست زنجیره تولید هستند، طی این مدت 30 ساله به صنایع پیشرو تبدیل کند؟

از این‌رو انجمن مدیران صنایع معدنی و فلزی مجمع جهانی اقتصاد[3] چارچوبی برای گذار به دنیای پایدار 2050 تنظیم کرد. چارچوبی که اساسا برای پاسخگویی به پرسش‌هایی نظیر پرسش‌های زیر طرح‌ریزی شد:

  • تعادل بین عرضه کالاهای اولیه و ثانویه در آینده به چه شکل خواهد بود؟
  • کدام منابع پشتیبان (مانند آب و انرژی) با خطرهای بزرگی مانند کمبود و افزایش هزینه مواجه هستند؟
  • کدام تغییرات در ترجیحات مصرف‌کننده نهایی و صنایع پایین‌دستی، صنایع فلزی و معدنی را بیشتر تحت تاثیر قرار می‌دهد؟
  • کدام تحولات در حوزه فناوری بر صنایع معدنی و فلزی تاثیرگذار است؟
  • مقررات چگونه شکل می‌گیرند و چگونه باید نسبت به آن‌ها واکنش نشان داد؟
  • کدام بخش از مدل کسب‌وکار و استراتژی کلی باید با جهان پایدار تطبیق داده شود؟

جهان معدنی و فلزی پایدار 2050 چگونه محقق می‌شود؟

برای رسیدن به جهان پایدار 2050 چهار اصل اساسی برای صنایع معدنی و فلزی آینده ترسیم شده است که بیانگر حالت مطلوب و نحوه عملکرد این صنایع در آینده برای رسیدن به  توسعه پایدار است. این چهار اصل در چهار گروه جای گرفتند که عبارتند از: حفاظت از محیط‌زیست و آب و هوا، ارزش منصفانه و توسعه (توسعه منابع معدنی)[4]، شفافیت و حقوق بشر و سلامت و رفاه.

انجمن مدیران صنایع معدنی و فلزی مجمع جهانی اقتصاد سپس چارچوب مورد نظر برای صنایع معدنی و فلزی را با انجام پروژه‌هایی در مناطق مختلف جهان به‌صورت موردی و با تمرکز بر تعادل بین مواد اولیه و ثانویه و با هدف‌گذاری بالقوه به سمت بازیافت ارزیابی کردند و به یافته‌های زیر دست یافتند:

  • حرکت اساسی به‌سوی بازیافت و تولید پایدار امکان‌پذیر است. با این‌حال به تغییرات اساسی از جمله تغییر در زیرساخت‌های مناسب، مقررات و قوانین و قیمت‌های رقابتی اقتصادی نیاز دارد.
  • استخراج از معدن متوقف نخواهد شد، اما بعید به نظر می‌رسد که رشد آن متناسب با رشد GDP باشد. این به آن معنی است که فشار برای کاهش هزینه تولید در آینده قابل پیش‌بینی باقی خواهد ماند. تقاضاها برای کاهش هزینه تولید به موازات تقاضا برای اقدامات مسئولانه زیست‌محیطی و اجتماعی، منجر به ایجاد مدل‌های عملیاتی جدید و مشارکتی خواهد شد.
  • صنایع فلزی از میان برچیده نمی‌شوند، بلکه شرکت‌های فلزی به‌عنوان رابط میان تولیدکنندگان مواد معدنی و صنایع نهایی عمل خواهند کرد. فرصت‌هایی برای سازگاری تحول‌های مدل کسب‌وکار و تغییر جایگاه این صنایع به‌عنوان تامین‌کنندگان مواد وجود خواهند داشت.
  • تکنولوژی در صنایع آینده نقش کلیدی خواهد داشت، به‌گونه‌ای که شرکت‌های معدنکاری فرصتی برای تمرکز بر بهینه‌سازی عملیات پسماند خود خواهند داشت و شرکت‌های فلزی هم فرصتی برای بهبود توانایی خود در فرآوری مواد معدنی کم عیار دارند.
  • در جهان پایدار آینده شناخت بیشتر زنجیره‌های تأمین و اولویت‌های مصرف‌کننده اهمیت  زیادی خواهد داشت.

 چارچوب پیشنهادی با هدف کمک به صنایع معدنی در شناسایی نقشه راه و اقدامات لازم برای موفقیت در دنیای در حال تغییر ارائه شده است. چارچوبی که همان‌طور که در شکل 1 نشان داده شده، شامل چهار بخش است که عبارتند از: محرک‌های تغییر[5]، حوزه‌های تحول[6]، سناریوهای آینده منابع[7] و نقشه راه و اقدامات[8]. این چارچوب قطعی شده نیست، اما می‌تواند نقطه آغازی باشد برای پایداری صنایع معدنی و فلزی در جهان 2050.

شکل 1- چارچوب صنایع معدنی و فلزی در جهان پایدار 2050

شناسایی محرک‌های تغییر،شروع ترسیم چارچوب جهان پایدار

 شورای برنامه جهانی مدیریت مسئولیت‌پذیر منابع معدنی در سال 2013 پنج محرک تغییر به سوی آینده پایدار را مشخص کرد که عبارتند از: محیط‌زیست، فناوری، محرک اجتماعی، محرک ژئوپلتیک و محرک جغرافیایی. برای هر شرکت معدنی و فلزی درک این محرک‌ها برای انتقال به یک محیط کسب‌وکار پایدار در آینده لازم است. جدول یک این پنج محور را به خوبی شرح می‌دهد.

بدون شک شناخت محرک‌ها در تعیین دیگر بخش‌های چارچوب پایداری صنایع معدنی و فلزی نظیر زمینه‌های تحول و گذار ضروری است. به‌عنوان مثال تغییرات اقلیمی محرکی است که صنایع معدنی و فلزی را تحت فشار قرار می‌دهد که استراتژی‌های مناسب‌تری اتخاذ کنند، فناوری‌های مناسب کنترل این تغییرات را به عملیات فرآیندی خود وارد کنند.ورود چنین فناوری‌هایی نیز می‌تواند روی گزینش نیروی کار تاثیرگذار باشد. علاوه بر این می‌تواند روی روابط این صنایع با جامعه و تقاضای کاربران برای ایجاد پایداری تاثیر بگذارد. بنابراین شناخت این موتورهای حرکت امری لازم است.

جدول 1- محرک‌های کلیدی تغییر برای بخش معدنی و فلزی

محرک تغییر معنای محرک
محیطی نگرانی روزافزون برای محیط‌زیستتغییرات آب‌وهوا   مدیریت پایدار آب، تنوع زیستی و آب و هواگرمایش جهانی بر سیاست‌گذاری و عملکرد تجاری اثر می‌گذارد
فناوری نرخ شدت تحولات فناوری   سرعت بخشیدن به تحولات و گذارهای فرآیندها و عملیات
اجتماعی تقاضای بیشتر برای عدالتافزایش دموکراسیتغییر نسلی ناگهانیافزایش نگرانی در خصوص معدنکاری سنتی با نیروی کارگری   توزیع عادلانه مزایا، هزینه‌ها و ریسک‌هاتصمیم‌گیری و دسترسی به اطلاعات ایده‌ها و ارزش‌های جدید مشخصات رهبران  را تشکیل می‌دهندچالش‌های اجتماعی و زیست‌محیطی اولویت می‌یابند
ژئوپلیتیکی ملی‌سازی منابع بالقوه   استان‌ها مالکیت انحصاری مواد معدنی برای استخراج را بر عهده دارند
جغرافیا معدنکاری در مناطق دورافتاده و توسعه‌نیافتهکاهش عیارها   اتمام مواد معدنی، اکتشاف مناطق جدیدتر و عمیق‌تر را به‌دنبال داردکاهش کیفیت عیار مواد معدنی باعث می‌شود که استخراج از معادن صرفه اقتصادی کمتری داشته باشد

زمینه‌های ورود صنایع معدنی و فلزی برای ایجاد جهان پایدار

در کنار شناخت محرک‌ها، این‌که ما بدانیم چگونه می‌توانیم از وضع موجود به حالت مطلوب انتقال پیدا کنیم، نیازمند درک زمینه‌های تحول است. زمینه‌هایی که با عمیق شدن در بخش‌های مختلف آن‌ها می‌توان کانون‌های ایجاد پایداری را شناسایی کرد. از این‌رو، حوزه‌های بحرانی انتقال در چارچوب پیشنهادی به یک جهان پایدار مشخص شده است. این تحول‌ها همان‌طور که در شکل دو نشان داده شده است، زنجیره ارزش كامل صنایع معدنی و فلزی و فرصت‌های تولید پایدار را در برمی‌گیرد.

هر یک از این زمینه‌های تحولمی‌توانند به‌صورت جداگانه در نظر گرفته شوند، با این‌حال از یکدیگر مستقل نیستند. برخی حتی ارتباط‌های چندگانه دارند و منجر به پیچیدگی و تعارض می‌شوند. به‌عنوان مثال تحول فناوری و رسیدن به سطح بالاتری از اتوماسیون، باعث ایجاد تقاضا به نیروی ماهر با تعداد کم می‌شود که این مساله می‌تواند با هدف ایجاد فرصت‌های شغلی و توسعه مغایرت داشته باشد.

شکل2- زنجیره ارزش صنایع معدنی و فلزی در تحول به یک جهان پایدار

در ادامه اگر بخواهیم نحوه تعیین این حوزه‌های تحول را شرح دهیم، باید بگوییم که خود زنجیره ارزش این صنایع حوزه‌ها را مشخص می‌کنند. فعالیت‌های صنایع معدنی و فلزی همانند استخراج، فرآوری و پالایش مواد معدنی، تولید محصولات فلزی و سایر کالاها، باعث می‌شود تا نیازهای صنایع و مصرف‌کننده‌ها رفع شود. حال این فعالیت‌ها که خود به‌عنوان اجزای زنجیره ارزش افزوده به‌شمار می‌روند،می‌توانند به‌عنوان حوزه‌های مورد توجه و حتی فرصت‌های حرکت به‌سوی جهان پایدار معرفی شوند. از این‌رو حوزه‌های مناسب برای انجام این گذار و تحول در گروه‌های زیر دسته‌بندی شده‌اند:

  •  منابع: منابع بکر و محدوده‌های جدید[9]، استفاده مجدد و بازیافت فلزها و مواد معدنی، تامین منابع،  دسترسی و بهره‌وری (آب، انرژی و زمین).
  • استراتژی و مدل‌های عملیاتی : تغییرات استراتژی، رهبری و  جانشینی، مدل‌های سرمایه‌گذاری، مدل‌های مشارکت به‌عنوان بخشی از مدل‌ کسب‌وکار.
  • فناوری و نوآوری: بهبود فرآیند و نوآوری، فناوری‌های مرتبط با تجهیزات، زیرساخت‌های پشتیبانی.
  • مردم و نیروی کار: مهارت‌ها و جذب نیروی کار آینده، روابط کاری.
  • روابط خارجی: مقررات و مدیریت خارجی، تعامل و روابط دولت، جامعه معدنی و تعامل با جامعه، اهداف توسعه و زیرساخت.
  • تقاضا (زنجیره‌های ارزش): در حین تامین، صنایع نهایی و تقاضای کاربران تعیین‌کننده هستند.

سناریوهای آینده، دوربرگردان مسیر پایداری

سومین بخش چارچوب پایداری، سناریوهای آینده منابع است. این بخش از این‌رو در چارچوب گنجانده شده است که مسیر پایداری مسیری ساده و سرراست نیست و حتی ممکن است که به شکست منتهی شود و برای همین باید برای پایداری سناریوهای مختلف را در نظر گرفت. این سناریوهای مختلف راه‌های جایگزین را در صورت شکست یک مسیر پیشِ روی صنایع معدنی و فلزی قرار می‌دهد.

در پروژه صنایع معدنی و فلزی در جهان پایدار 2050، سناریو‌ها با دریافت اطلاعات و ورودی‌ها از تجارب مجمع جهانی اقتصاد، آینده دسترسی به منابع طبیعی[10] و سناریوهای صنایع معدنی و فلزی تا سال 2030 ترسیم شدند. سناریوهایی که بر اساس ابعاد کلیدی همانند پویایی ژئوپلیتیکی، توسعه فناوری و … در نظر گرفته شده‌اند. عنوان برخی از این سناریوها جهانی با دو سرعت[11]، منبع فراوانی[12] و پراکندگی جهان[13] است. مجمع جهانی اقتصاد این سناریوها را در جاهای مختلف جهان در بوته آزمایش گذاشته است.

ترسیم نقشه راه‌ و اقدامات، آخرین بخش چارچوب پایداری

این بخش، مرحله پایانی ترسیم چارچوب برای گذار موفقیت‌آمیز به جهان پایدار است. با عمیق شدن در حوزه‌های فرصت‌ساز تحول و کسب خروجی فعالیت‌ها و نیازها می‌توان نقشه راه مناسبی را برای زنجیره ارزش ترسیم کرد. در این بخش با طرح سوالات کلیدی و در نظر گرفتن اصول پایداری و اهداف مطلوب، نقشه راه با توجه به سناریوهای مختلف تنظیم می‌شود. در یک مطالعه موردی رویکرد و نحوه ترسیم یک نقشه راه در قالب مراحل زیر تعریف شده است:

  • مرحله اول: تعریف حوزه کاری و کانون‌های تمرکز؛ در این مرحله طرح کلی از حوزه و کانون‌های توجه برای گذار تعیین و پرسش‌های عمیق و اساسی برای کمک به ترسیم چارچوب طرح می‌شوند. لازم به‌ذکر است شرکت‌های معدنی و فلزی باید در این مرحله درباره تعاریف و توضیحات مربوط به محرک‌های تغییر به توافق برسد.
  • مرحله دوم: ایجاد حالت نهایی مطلوب و مبنا؛ شرکت‌ها در این مرحله چهار اصل یک وضعیت پایدار نهایی را اعمال می‌کنند و با توجه به آن یک حالت نهایی مطلوب را تعریف می‌کنند و در نهایت یک هدف نهایی با سطح انتظار مشخصی تعیین می‌شود. تعریف مبنا نیز برای ارزیابی هدف با توجه به اصول پایداری است.
  • مرحله سوم: شناسایی خلاهای موجود؛ در این مرحله با استفاده از یک  تحلیل بازگشتی از حالت نهایی مطلوب تا به امروز باید فرصت‌ها و خلاهای موجود شناسایی شوند. این خلاها بیانگر حوزه‌هایی خواهند بود که در آینده به بررسی بیشتر نیاز دارند. علاوه بر این، نقاط مایلستون موقت برای بررسی اهداف کوتاه‌مدت و بلندمدت مشخص می‌شوند.
  • مرحله چهارم: شناسایی شکست‌های کلیدی؛ در اینجا اختلالات ویژه‌ای که در رسیدن به وضعیت مطلوب می‌تواند مشکل‌آفرین باشند باید شناسایی شوند. آن‌گاه اختلالات برای هر یک از زمینه‌های تحول باید به‌همراه میزان تاثیر مورد انتظار از آن‌ها ارزیابی شوند. سپس این اختلال‌ها در متن سناریوها گنجانده می‌شود تا از هر نوع انحراف مسیر به سوی جهان پایدار 2050 جلوگیری شود.
  • مرحله پنجم: اعمال سناریوها و طرح نقشه راه؛ طی این مرحله سناریوهای بیانگر مسیرهای جایگزین برای اطمینان از رسیدن به جهان پایدار 2050 بر اساس مواردی همانند منطقه کاری، نوع کالا، مدل کسب‌وکار و… تنظیم می‌شوند. سپس برای هر سناریوی تنظیم شده نقشه‌های راه مختلفی ترسیم می‌شود که اقدامات لازم را در شرایط مختلف مسیر نشان می‌دهند. اقداماتی که در سراسر زنجیره ارزش صنایع معدنی و فلزی به فعالیت‌ها عمق می‌بخشند.

در نهایت با در دست داشتن این چارچوب صنایع معدنی و فلزی می‌توانند مسیر پایداری خود را به‌خوبی سپری کنند. در واقع این گزارش ابزاری برای برنامه‌ریزی برای شرکت‌های معدنی و فلزی است تا آن‌ها بتوانند برای سال 2050 دست به تدوین استراتژی‌های پایدار بزنند. همچنین بتوانند عملکرد خود را برای رسیدن به یک شرکت پایدار تحلیل کنند و عناصر پنهان و فرصت‌های کلیدی برای مشارکت‌های لازم را بیابند.

منبع مطالعاتی

  • Mining & Metals in a Sustainable World 2050, WORLD ECONOMIC FORUM, 2015

[1] Sustainable Development Goals (SDGs)

[2] The Boston Consulting Group

[3] The World Economic Forum’s Mining & Metals Industry Governors Community

[4] Fair value and development (responsible mineral development)

[5] Drivers of change

[6] Areas of transition

[7] Scenarios on the future of resources

[8] Roadmap/actions

[9] Virgin resources and new frontiers

[10] The Future Availability of Natural Resources

[11] A world of two speeds

[12] Resource abundance

[13] Global fragmentation

 


[1] The World Economic Forum

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *