,

تاثیر مسئولیت اجتماعی شرکت‌ها بر عملکرد مالی و نحوه سنجش آن

اشتراک گذاری

امروزه پذیرش مسئولیت اجتماعی  ازسوی شرکت‌ها و بنگاه‌های اقتصادی به یکی از مهم‌ترین درخواست‌های مردم و فعالان حوزه‌های مختلف اجتماعی و اقتصادی تبدیل شده است؛  با این حال شرکت‌ها  به عنوان بنگاه‌های اقتصادی به دنبال کسب سود و درآمد بیشتر هستند و به همین دلیل این  مسأله مطرح می‌شود که تلاش برای پایبندی به تعهدات اجتماعی چه تاثیری بر بازدهی اقتصادی آن‌ها دارد. در این گزارش به بررسی تحقیقات صورت گرفته در زمینه ارتباط مسئولیت اجتماعی و عملکرد مالی شرکت‌ها و روش‌های بررسی این موضوع پرداخته  خواهیم پرداخت.

از زمانی که «میلتون فریدمن»، اقتصاددان آمریکایی مفهوم مسئولیت اجتماعی را نقد و تاکید کرد بنگاه‌های اقتصادی حق ندارند پول سهامداران را در راهی جز تامین منافع حداکثری شرکت صرف کنند، این سوال هم در بین فعالان اقتصادی و مدنی شکل گرفت که تعهد به مسئولیت اجتماعی چه تاثیری روی عملکرد مالی شرکت‌ها می‌گذارد. این نقطه آغاز تحقیقات زیادی برای سنجش تاثیر مسئولیت اجتماعی بر عملکرد مالی بنگاه‌های اقتصادی بود؛ مطالعاتی که هرچند به دلیل نوپا بودن و به کار بردن روش‌های سنجش متفاوت، به نتایج متفاوتی رسیدند اما در مجموع بیشتر این مطالعات نشان‌دهنده ارتباط مثبت بین مسئولیت اجتماعی و عملکرد مالی شرکت‌ها  است.

در نگاهی کلی، مشارکتِ بیشتر در مسئولیت اجتماعی و مدنی باعث بهبود روند داخلی شرکت و تصمیم‌گیری در امور مختلف می‌شود و به همین دلیل هزینه‌های شرکت را تا حد زیادی کاهش می‌دهد. یک مطالعه متاآنالیز که در سال 2014 انجام شده است نشان می‌دهد شرکت‌هایی که مسئولیت اجتماعی را جزو سیاست کلان خود قرار داده بودند، تنها بعد از گذشت پنج سال نسبت به شرکت‌های فاقد این استراتژی جایگاه بهتری در بازار داشتند. به علاوه، در سال‌های اخیر دستورالعمل‌های مربوط مسئولیت اجتماعی شرکتی، به مهم‌ترین ویژگی‌های تامین مالی و رقابت‌پذیری در بازار جهانی تبدیل شده‌اند که پایبندی به آن‌ها می‌تواند پیامدهای مثبتی برای شرکت‌ها به همراه داشته باشد.  

اگر بخواهیم از منظر تئوری و نظری به این مسأله نگاه کنیم، نظریه ذی‌نفعان نخستین چارچوب نظری  در نسبت بین مسئولیت اجتماعی و منافع مالی را مطرح می‌کند. بر این اساس، منابع شرکت‌ها باید با دقت ارزیابی و از آن‌ها به منظور دسترسی به سود شرکت بهره‌برداری شود. این مسأله نیازمند شفافیت عملکرد در حوزه محیط زیست و نیروی کار هم می‌شود. اگر شرکت مطابق با مسئولیت اجتماعی عمل نکند، هزینه‌های ناخواسته‌ای به آن تحمیل می‌شود که می‌تواند باعث کاهش سود شرکت ‌شود. در مقابل، اگر شرکت مسئولانه عمل کند، علاوه بر این‌که سود بیشتری خواهد داشت، سود ناشی از سرمایه‌گذاری در برنامه‌های مسئولیت اجتماعی هم به مرور به شرکت برمی‌گردد.

مطالعات زیادی در رابطه با دوگانه تعهد به مسئولیت اجتماعی و سود مالی شرکت‌ها انجام شده است اما جمع‌بندی واضح و مشخصی درباره رابطه مثبت یا منفی این دو یا اساسا وجود هرگونه همبستگی وجود ندارد. دلیل اصلی این مسأله هم کامل نبودن مطالعات، مشکل در سنجش دو متغیر مسئولیت اجتماعی و سود، وجود متغیرهای پنهان اما تاثیرگذار، شیوه‌ تحلیل داده‌ها، فقدان روش‌شناسی دقیق و همچنین نظریه‌های مرتبط با این مسأله است. با این وجود بیشتر مطالعات مثل بررسی «استنویک و استنویک» نشان‌دهنده رابطه مثبت –هرچند ضعیف- بین این دو مقوله است.

در سال 2003 نیز نتیجه 127 تحقیق مختلف درباره همبستگی بین مسئولیت اجتماعی و سود بنگاه‌های اجتماعی توسط «مارگولیش و والش» مطالعه شد. این مطالعات بین سال‌های 1972 تا 2002 انجام شده بودند؛ نتایج این دو پژوهشگر نشان داد که رابطه مسئولیت اجتماعی و سود شرکت در مطالعاتی با متغیرها، تئوری‌های نظری و روش‌های مختلف “مثبت” بوده است. علاوه بر این، تحقیقات دیگری هم مؤید تاثیر مثبت مسئولیت اجتماعی و عملکرد مالی هستند؛ در مجموع می‌توان این‌طور نتیجه‌گیری کرد که گرچه مطالعات، نتایج متفاوتی را نشان می‌دهند اما بیشتر این تحقیقات رابطه مثبت بین این دو مقوله را به اثبات رسانده‌اند.

چالش اندازه‌گیری

تا این‌جا مشخص شد که رابطه مثبت اما ضعیفی بین مسئولیت اجتماعی و عملکرد مالی شرکت‌ها وجود دارد. اما مطالعاتی که انجام شده شواهد کمی در اختیار مدیران شرکت‌ها قرار می‌دهد که چطور می‌توانند این رابطه را اندازه‌گیری کنند. روش‌های معمول سنجش وضعیت مالی شرکت مثل قیمت سهام یا وضعیت حسابداری شرکت مثل بازده حقوق صاحبان سهام تحت تاثیر عوامل متعددی قرار دارند. درنتیجه این موارد نمی‌تواند معیار مناسبی برای تعیین سطح مشارکت یک شرکت اقتصادی در سرمایه‌گذاری در پروژه‌های مسئولیت اجتماعی باشند. به علاوه، تحقیقات آکادمیک هم بیش از حد بر ارتباط مستقیم این دو مقوله تاکید می‌کنند. فقدان یک رویکرد عملی در سنجش دقیق این ارتباط باعث شده نتوان به یک معیار مشخص برای بررسی رابطه عملی این دو مفهوم رسید.

روش‌های رایج سنجش مسئولیت اجتماعی

سنجش مسئولیت اجتماعی شرکت‌ها به دو دلیل دشوار است. اول این‌که وحدت نظر در مورد معنای تئوریک مفهومی به نام مسئولیت اجتماعی شرکت‌ها و بنگاه‌های اقتصادی وجود ندارد. و دوم این‌که این مفهوم جنبه‌های زیادی دارد که بعضا ناهمگون و نسبت به یکدیگر نامتجانس هستند. به دلیل نبود وحدت نظر در تعریف این مفهوم و پیچیدگی  آن، در تحقیقات مختلف از رویکردهای مختلفی برای اندازه‌گیری مسئولیت اجتماعی استفاده شده است. اگر بخواهیم این موارد را خلاصه کنیم به این دسته‌بندی می‌رسیم: ا) شاخص شهرت 2) تحلیل محتوا 3) تحقیقات بر اساس پرسشنامه‌ 4) اندازه‌گیری تک بُعدی.

  1. شاخص شهرت

رایج‌ترین شیوه برای اندازه‌گیری مسئولیت اجتماعی استفاده از شاخصه‌های شهرت است که توسط آژانس‌های متخصص ارزش‌گذاری و تعیین‌ می‌شود. از مهم‌ترین این شاخص‌ها می‌توان از شاخص شهرت مجله «فورچون»، شاخص پایداری «داو جونز» و شاخص «وی‌جئو» نام برد. البته برخی کشورها هم شاخص‌های ملی در این زمینه تعریف کرده‌اند؛ مثل شاخص مرکز اطلاعات شرکت‌های فرانسوی که در فرانسه مورد استفاده قرار می‌گیرد.

شاخص‌های شهرت معمولا جنبه‌های مختلف مسئولیت اجتماعی را می‌سنجند. جدا از تعداد مختلف این ابعاد در شاخص‌های مختلف، موارد کلیدی تقریبا در همه آن‌ها یکسانند (مواردی مثل محیط زیست، جامعه، کارکنان و …). ویژگی مهم این شاخص‌ها، در دسترس بودن داده‌ها و درنتیجه امکان مقایسه آن‌ها با یکدیگر است. البته شاخص‌های شهرت، نقاط ضعف زیادی هم دارند. نخست این که معمولا توسط شرکت‌های خصوصی با ساختارها و قوانین خاص خود تدوین می‌شود که لزوما از شیوه‌های علمی استفاده نمی‌کنند. این شرکت‌ها در بیشتر موارد، داده‌های جمع‌آوری شده را جمع‌بندی نمی‌کنند؛ معمولا هم بازرسان آن‌ها به جنبه‌های خاصی از مسئولیت اجتماعی توجه بیشتری دارند.

دومین نقطه ضعف اساسی این روش، محدودیت‌های جغرافیایی است که شرکت‌های سنجش و بازرسی با آن مواجه هستند. خیلی از شاخص‌ها فقط یک منطقه جغرافیایی یا یک کشور خاص را دربر می‌گیرد. از سوی دیگر، این شاخص‌ها معمولا در مورد فهرستی از شرکت‌های بزرگ با ضریب نفوذ بالا انجام می‌گیرد. برخی شاخص‌ها هم فقط صنایع پایدار را در نظر می‌گیرند، در نتیجه صنایعی مثل تنباکو، تولید اسلحه، الکل و … را بررسی نمی‌کنند. به همین دلیل بسیاری از شرکت‌ها به دلیل کوچک بودن، محل جغرافیایی یا نوع فعالیت در رده سنجش و ارزیابی قرار نمی‌گیرند.

  • تحلیل محتوا

دومین شیوه رایج برای سنجش مسئولیت اجتماعی، تحلیل محتوای ارتباطات مشارکتی است. تولید محتوا معمولا شامل بررسی ساختارهای مختلف و کدبندی مقیاس‌های کیفی برای نتیجه‌گیری کمّی و استفاده از این نتایج در تحلیل‌های آماری است. در تحلیل محتوا ابعاد مورد بررسی و شیوه‌های کدگذاری متفاوت است.

مزیت کلیدی این روش، انعطاف‌پذیری آن برای محققان است. هر محقق می‌تواند موارد مورد اهمیت خود را تعیین  کند و بر اساس آن‌ها به جمع‌آوری و تحلیل داده‌ها بپردازد. اما نقطه ضعف تحلیل محتوا هم دخالت عملی پژوهشگر در تمام مراحل از انتخاب موارد مورد بررسی گرفته تا جمع‌آوری، کدگذاری و تحلیل داده‌هاست. مسأله دیگر، سوگیری در ارائه گزارش نهایی است. تفسیر داده‌های مربوط به فعالیت اجتماعی کار آسانی نیست و محقق باید بسیار آگاه و دقیق باشد و چارچوب‌‌های مسئولیت اجتماعی را به خوبی بشناسد تا هم بتواند داده‌ها را به خوبی تفسیر کند و هم در صورت مواجهه با اطلاعات دستکاری‌شده توسط شرکت‌ها به این مسأله پی ببرد.

  • نظرسنجی پرسشنامه‌محور

نظرسنجی از طریق پرسشنامه معمولا زمانی انجام می‌شود که شرکت مورد بررسی توسط آژانس‌های معتبر ارزیابی نشده باشد. در این‌گونه مواقع، گروه تحقیق برای جمع‌آوری داده‌های اولیه درباره مسئولیت اجتماعی برای افراد پرسشنامه می‌فرستد یا با آن‌ها مصاحبه می‌کند. مزیت استفاده از این شیوه نیز مانند تحلیل محتواست و می‌توان داد‌ه‌های متنوعی تهیه و تحلیل کرد.

اما تهیه اطلاعات بر اساس پرسشنامه می‌تواند سرشار از سوگیری‌های مختلف باشد. این سوگیری در دو سطح اتفاق می‌افتد، که می‌تواند در سطح انتخاب افراد برای پرسش به پاسخ‌ها یا در سطح نگرش پاسخ‌دهندگان به سئوالات پرسشنامه باشد.

  • سنجش تک ‌بُعدی

سنجش تک ‌بُعدی فقط روی یکی از جنبه‌های مسئولیت اجتماعی تاکید می‌کند. مثلا فقط به موضوع مدیریت مسائل مربوط به محیط زیست شرکت‌ها یا اقدامات بشردوستانه آن‌ها می‌پردازد. مزیت مهم این شیوه، در دسترس بودن اطلاعات، سنجش دقیق‌تر موضوع و امکان مقایسه چند شرکت با هم است.

اما سنجش تک‌بُعدی از آن‌جایی مشکل ایجاد می‌کند که مفهوم مسئولیت اجتماعی مشخصا مفهومی چند بُعدی است. ممکن است یک شرکت یا بنگاه اقتصادی، در یکی از شاخص‌ها عملکرد قابل قبولی داشته باشد اما شاخص‌های دیگر را نادیده بگیرد یا عملکرد ضعیفی داشته باشد.

روش‌های رایج سنجش عملکرد مالی شرکت‌ها

عملکرد مالی شرکت‌ها معمولا یا به صورت شاخص‌های حسابداری یا بر اساس شاخص‌های بازار ارزیابی می‌شود. هر یک از این شاخص‌ها نقاط ضعف و قوت خود را دارند. شاخص‌های حسابداری در همه شرکت‌ها وجود دارند و به راحتی قابل مقایسه هستند. شاخص‌های بازار هم این ویژگی مثبت را دارند که تغییرات مربوط به مسئولیت اجتماعی را سریع‌تر نشان می‌دهند.

یکی از محدودیت‌های شاخص‌های حسابداری این است که بر اساس زمان تدوین می‌شوند؛ به علاوه، طبقه‌بندی کلی محورهای مختلف این شاخص‌ها نمی‌توانند نشان دهند که اندازه شرکت چقدر است، همچنین با توجه به این‌که شاخص‌های حسابداری نرخ بازگشت دارایی را می‌سنجد، اگر بخواهیم چند شرکت را با صنایع مختلف بسنجیم، سوگیری به وجود می‌آید. چرا که ساختار دارایی‌ها در این شرکت‌ها متفاوت است و نمی‌توان این ساختارهای متفاوت را به راحتی مقایسه کرد.

نقطه ضعف روش بازارمحور نیز این است که این روش فقط برای برخی شرکت‌ها و بنگاه‌های اقتصادی در دسترس است. به علاوه، این شاخص‌ها معمولا به طور اجتناب‌ناپذیری برخی ویژگی‌های نه ‌چندان چارچوب‌مدار بازار مثل رکود را می‌سنجند در حالی که شاخص‌ها به موارد خاص‌تر مربوط به شرکت و مسئولیت اجتماعی می‌پردازند. در سال‌های اخیر پژوهشگران به این سمت رفته‌اند که از ترکیب این دو شاخص برای ارزیابی عملکرد مالی شرکت استفاده کنند یا با ترکیب سایر روش‌ها، شاخص دقیق‌تری برای سنجش عملکرد مالی شرکت‌ها به دست بیاورند.

نتیجه‌گیری

تحقیقات زیادی درباره روش‌های مختلف  سنجش تاثیر مسئولیت و مشارکت اجتماعی روی عملکرد مالی شرکت‌ها انجام شده است. تعداد این تحقیقات با توجه به اهمیت روزافزون مفهوم مسئولیت اجتماعی و وضع قوانین مختلف در برخی کشورها و مجامع بین‌المللی در این زمینه شتاب بیشتری گرفته است. نتایج این تحقیقات طیف گسترده‌ای از تاثیرات مسئولیت اجتماعی شرکت بر عملکرد مالی آن را نشان می‌دهد. برخی نشان‌دهنده تاثیر خنثی هستند برخی تاثیر مثبت و برخی تاثیر منفی را نشان می‌دهند. با این جود، نتیجه‌گیری کلی در این زمینه آن است که فعالیت‌های مربوط به مسئولیت اجتماعی تاثیر کم اما مثبتی بر عملکرد مالی شرکت‌ها و بنگاه‌های اقتصادی دارد.

با وجود این‌که ثاثیر مثبت تعهد به مسئولیت اجتماعی در عملکرد مالی شرکت‌ها اثبات شده است، روش‌شناسی سنجش و بررسی تاثیر این دو مقوله هنوز با روشی یکسان و استاندارد انجام نمی‌گیرد. این مسأله را تا حد زیادی می‌توان در تعریف مفهوم نوپای مسئولیت اجتماعی و شیوه‌های ارزیابی آن جست‌وجو کرد.

همان‌طور که  پیش‌تر نیز گفته شد، روش دقیق، جامع و کاملی برای سنجش مسئولیت اجتماعی یا حتی عملکرد مالی شرکت‌ها وجود ندارد. گرچه باید توجه داشت که روش‌های اندازه‌گیری مسئولیت اجتماعی تا حدودی نامشخص‌تر و تجربی‌ترند چرا که سنجش عملکرد مالی شرکت‌ها سابقه طولانی‌تری دارد و استانداردسازی بیشتری در مورد آن صورت گرفته است.  البته به تازگی گام‌های بزرگ‌تری برای استاندارد کردن مفهوم مسئولیت اجتماعی و راه‌های سنجش آن نیز برداشته شده است.

با توجه به نقاط قوت و ضعف شیوه‌های رایج سنجش مسئولیت اجتماعی، این مسأله به وجود می‌آید که استفاده از هر یک از این رویکردها بدون اشکال نیست و عملا می‌تواند بر رابطه کشف شده بین عملکرد مالی شرکت و مسئولیت اجتماعی تاثیرگذار باشد. همچنین سوگیری پژوهشگران، شرکت‌ها یا افرادی که در فرآیند تحقیق مشارکت می‌کنند، می‌تواند مشکلاتی ایجاد کند. برای حل این مسأله هم راه‌حل‌هایی وجود دارد، از جمله این‌که می‌توان گزارش‌های مسئولیت اجتماعی را استاندارد کرد. از سوی دیگر، وضع قوانین اجباری برای ارائه اطلاعات کافی جهت ارزیابی مسئولیت اجتماعی، روش مناسبی برای واداشتن شرکت‌ها برای همکاری و در اختیار گذاشتن اطلاعات صحیح و کامل است که می‌تواند فرآیند تحقیق را مشخص‌تر و بدون مشکلات معمول پیش ببرد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *